کد خبر: ۲۴۱۵۳۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۵ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۸ - 2019September 10
به استناد آخرین آماری که سازمان بهداشت جهانی از نرخ خودکشی به تفکیک کشورهای جهان ارائه داده، سالانه به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران ۴.۱ مورد خودکشی روی می‌دهد، آماری که به نسبت نرخ جهانی خودکشی چندان زیاد و نگران کننده به نظر نمی‌رسد
شفا آنلاین>اجتماعی>خودکشی که این روزها به یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در جهان تبدیل شده، در واقع فریادی برای کمک خواهی است که از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی متعددی نشات می‌گیرد و می‌توان از آن پیشگیری کرد.

به گزارش شفا آنلاین، به گزارش سازمان بهداشت جهانی(WHO) سالانه نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر در اثر اقدام به خودکشی جان خود را از دست می‌دهند. به استناد آمار و ارقام ارائه شده از سوی این نهاد بین المللی، خودکشی دومین عامل مرگ در بین جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله است. این بحران تنها مختص کشورهای توسعه یافته و ثروتمند نبوده و یک معضل جهانی است؛ در واقع آمار به ثبت رسیده حاکی از آن است که حدود ۸۰ درصد موارد خودکشی در سال ۲۰۱۶ میلادی در کشورهای متوسط و فقیر روی داده‌اند. از همین رو، سازمان بهداشت جهانی روز دهم سپتامبر (۱۹ شهریور) را به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی انتخاب کرده تا با آگاهی بخشی در مورد محرک‌ها و راهکارها به کنترل دامنه این بحران کمک کند.  

محرک‌ها و زنگ خطرها
در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان در اثر خودکشی می‌میرد. اما با توجه به میل ذاتی و قدرتمند انسان به بقا و زندگی جاودانه چه عواملی باعث می‌شود تا یک فرد به طور داوطلبانه به زندگی خود پایان دهد؟

کارشناسان معتقدند که عوامل متعددی چون ژنتیک یا سابقه خانوادگی، تجربیات زندگی، سلامت روانی، سبک زندگی، موقعیت شغلی و روابط فردی در تعیین میزان آسیب‌پذیری یک فرد نسبت به افکار و رفتارهای منجر به خودکشی نقش دارند. در ادامه به برخی از محرک‌های خودکشی درافراد نگاه جزئی‌تری می‌اندازیم.

بیماری‌های روانی
ابتلا به یک اختلال روانی مهم‌ترین عامل خطر در اقدام به خودکشی است. تخمین زده می‌شود ۹۰ درصد از افرادی که دست به خودکشی می‌زنند، از یک یا چند اختلال و بیماری روانی رنج می‌برند. به عنوان نمونه، احتمال خودکشی در افراد مبتلا به افسردگی(Depression) شدید که سطوح بالایی از اضطراب و ناامیدی را تجربه می‌کنند، ۲۰ برابر سایرین است. در جمعیت مبتلایان به اختلال دوقطبی، از هر سه نفر یک نفر دست‌کم یک بار به خودکشی دست می‌زند و از هر ده نفر یک نفر از این راه جان خود را می‌گیرد. از دیگر بیماری‌های شایع روانی می‌توان به اختلال مزمن شیزوفرنی یا روان‌گسیختگی اشاره کرد که باعث بروز توهم، سوء ظن شدید و انزوای اجتماعی می‌شود؛ تخمین زده می‌شود که از هر ۲۰ فرد مبتلا به این اختلال یک نفر دست به خودکشی می‌زند.

فاکتورهای ژنتیکی
برای مدت‌ها تصور می‌شد که گرایش به خودکشی، ارثی است. چنین باوری به تدریج این فرضیه را به وجود آورد که شاید برخی ژن‌های خاص در بروز افکار و رفتارهای مخاطره آمیز دخیل باشند. در نتیجه بررسی‌های بیشتر چندین جهش ژنتیکی شناسایی شد که ممکن است با مختل کردن ساختار شیمیایی مغز، فرد را نسبت به این مسئله آسیب‌پذیر کنند.

با این حال ساده انگارانه است که ادعا کنیم یک ژن موسوم به "ژن خودکشی" وجود دارد که هر کس آن را داشته باشد ناگزیر دست به این کار خواهد زد. خودکشی یک مسئله زیستی صرف نیست؛ تصمیم به چنین اقدامی یک پدیده پیچیده است که عوامل متعددی در بروز آن دخیل هستند.

مصرف داروهای ضدافسردگی
پژوهش‌های انجام شده از افزایش جزئی ریسک خودکشی(Suicide) در آن دسته از جوانان زیر ۲۵ سال که به تازگی استفاده از داروهای ضدافسردگی را آغاز کرده‌اند، حکایت دارد.

در کنار تمام این فاکتورها گاهی حتی روی دادن یک یا چند واقعه استرس‌زا می تواند فرد مستعد را به لبه پرتگاه بکشاند. در برخی موارد تنها یک اتفاق کوچک و نسبتا بی‌اهمیت مثل جر و بحث با یک دوست می‌تواند یک فرد را به فکر خودکشی بیندازد.

افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، معمولا از مدت‌ها قبل این فکر را در سر داشته و نشانه‌هایی را از خود بروز می‌دهند. در نتیجه با کمی دقت در رفتار اعضای خانواده و دوستانتان می‌توانید در صورت نیاز با درخواست کمک از متخصصین و یا فراهم کردن حمایت‌های لازم، آن‌ها را نجات دهید.

اغلب افرادی که تصمیم به خودکشی دارند، در رفتار یا کلام خود یک یا چند علامت هشدار دهنده زیر را نشان می‌دهند. در نتیجه نشانه‌هایی چون صحبت در مورد خودکشی، ناامیدی، بی‌هدفی، حس گیر افتادن یا باری به دوش اطرافیان بودن، رفتارهایی چون مصرف بالای الکل و مواد مخدر، اجتناب از مشارکت در فعالیت‌ها، دوری گزیدن از خانواده و دوستان، خوابیدن خیلی زیاد یا خیلی کم، پرخاشگری، خستگی و نمایش رگه‌هایی از افسردگی، اضطراب، بی‌انگیزگی، تحریک پذیری، خشم یا آسودگی ناگهانی را در اطرافیانتان جدی بگیرید.   

خودکشی در ایران
به استناد آخرین آماری که سازمان بهداشت جهانی از نرخ خودکشی به تفکیک کشورهای جهان ارائه داده، سالانه به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران ۴.۱ مورد خودکشی روی می‌دهد،  آماری که به نسبت نرخ جهانی خودکشی چندان زیاد و نگران کننده به نظر نمی‌رسد.

با توجه به اطلاعاتی که مدیر برنامه پیشگیری از خودکشی دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور به تازگی طرح کرده است، سال گذشته ۱۰۰ هزار مورد اقدام به خودکشی در کشور ثبت شده است که نسبت اقدام‌ها ۲۰ تا ۳۰ برابر میزان فوت ناشی از آن بوده و حدود ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است، زنان ایرانی بیشتر از مردان دست به خودکشی می‌زنند اما آمار خودکشی‌های منجر به فوت در مردان بالاتر از زنان است و همچنین بیشترین موارد خودکشی در گروه سنی بین ۱۵ تا ۲۴ سال اتفاق می‌افتد اما با این وجود آمار فوتی‌ها در بین افراد بالای ۵۰ سالی که به خودکشی دست می‌زنند، بیشتر است.

به گفته مریم عباسی نژاد، میانگین فوتی‌های ناشی از خودکشی در استان‌های ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، لرستان، گیلان، زنجان، همدان، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی، اردبیل، خوزستان، مازندران، تهران، بوشهر، کردستان، مرکزی و چهارمهال بختیاری از میانگین کشوری بالاتر است و در عوض استان‌های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی کم‌ترین آمار خودکشی را دارند.  

بنابه گفته مقامات وزارت بهداشت، محرک‌های خودکشی در ایران نیز به سه قسم زیستی، روانی و اجتماعی تقسیم می‌شوند. سن، جنسیت، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، نقص ژنتیکی در گیرنده‌های سروتونین از جمله عوامل زیستی و فقر، بیکاری(Unemployment)، محرومیت از امنیت شغلی و حمایت اعضای خانواده و دوستان و ابتلا به اختلالات روان‌پزشکی از جمله عوامل روانی و اجتماعی موثر در تحریک افراد به خودکشی هستند.

تجربه موفق ژاپن
خوشبختانه معضل جهانی خودکشی قابل پیشگیری است. اگرچه ارتقای ارتباط درست و حمایت‌های عاطفی از سوی افراد جامعه مهم‌ترین فاکتور در کمک به افراد آسیب پذیر است اما دولت‌ها نیز به نوبه خود باید بستر اجتماعی لازم را برای کنترل دامنه این بحران فراهم کنند. کلید پیشگیری از این بحران در برگزاری کمپین‌های آگاهی بخشی، تربیت مددکاران و روانشناسان متخصص، آموزش در مدارس، بازتاب صحیح و مدیریت شده اخبار در رسانه‌ها، اعتمادسازی در بین افراد آسیب‌پذیری که به کمک نیاز دارند و استفاده از طرح‌های ابتکاری برای تشویق آن‌ها به صحبت درباره افکار و شرایطی دارند و در نهایت محدود یا ممنوع کردن دسترسی افراد به ابزارهایی چون سلاح گرم یا سمومی چون قرص برنج که معمولا برای خودکشی استفاده می‌شوند، نهفته است. تجربه موفق دولت توکیو در تحقق این مهم نیز می‌تواند الگوی خوبی برای سایر دولت‌ها باشد.

در سال ۱۹۹۸ آمار خودکشی در ژاپن در بازه‌ای یک ساله از حدود ۲۴ هزار نفر به حدود ۳۳ هزار نفر افزایش یافت. این در حالی است که از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۷ میانگین آمار خودکشی‌های سالیانه در این کشور بر روی ۲۵ هزار نفر ثابت شده بود. اغلب افراد این افزایش سریع و ناگهانی در آمار خودکشی تمامی گروه‌های سنی را برآمده از مشکلات اقتصادی-سیاسی ژاپن می‌دانستند. با وجود این که عوامل خطر موجود برای عموم عیان بود، خودکشی همچنان در این کشور یک تابو بود، مشکلی شخصی که نباید در حضور دیگران مطرح می‌شد.

در سال ۲۰۰۰ وقتی فرزندان افرادی که با خودکشی از دنیا رفته بودند، با صحبت در رسانه‌ها شروع به شکستن این تابو کردند، اوضاع تغییر کرد. در سال ۲۰۰۲ وزارت بهداشت، کار و رفاه ژاپن میزگردی اختصاصی در مورد اقدامات مربوط به پیشگیری از خودکشی برگزار کرد با این برآیند که یک سیاست پیشگیری از خودکشی نباید تنها بر رسیدگی درست به مشکلات روانی متمرکز باشد بلکه باید عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را نیز به طور جامع پوشش دهد.

در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ مردم ژاپن به تدریج به خودکشی به عنوان یک مشکل اجتماعی نگاه کردند و این امر بستر لازم را برای اجرای اقدامات محسوس در این حوزه فراهم کرد. در ماه مه سال ۲۰۱۵ نخستین همایش خودکشی در ژاپن برگزار شد که در آن ان. جی. اوها طرح‌های خود را در زمینه پیشگیری جامع از خودکشی ارائه دادند و دولت قول داد که این معضل را مهار کند؛ وعده ای که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت.

در ژوئن سال ۲۰۰۶ لایحه مقدماتی پیشگیری از خودکشی به شکل قانون درآمد و تلاش ها در این حوزه به یکی از سیاست‌های دولت تبدیل شد که دیگر به یک وزارتخانه خاص محدود نبود. از آن پس، در ماه مارس که بنا برآمارها نرخ خودکشی ها بالا می‌رفت، کمپین‌های متمرکزی با هدف آگاهی بخشی به مردم برپا می‌شد. و این سیاست ها تا جایی ادامه داشت که در نهایت در سال ۲۰۱۰، دولت توکیو ماه مارس را به عنوان ماه ملی پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرد و با انجام اصلاحاتی در حوزه جمع آوری داده‌ها به سازمان‌های مربوطه دستور داد تا هر ماه آمارهای جامع از خودکشی را در حوزه های محلی خود منتشر کنند. در سال ۲۰۱۲، اصول کلی سیاست پیشگیری از خودکشی اصلاح شد تا بر حمایت از جوانان و افرادی که سابقه خودکشی را دارند، تاکید کند.

نتیجه این اقدامات هدفمند آن شد که در سال ۲۰۱۲ آمار خودکشی‌ها در ژاپن که از سال ۲۰۰۹ یک جریان نزولی را در پیش گرفته بود، برای نخستین بار از سال ۱۹۹۸ به زیر ۳۰ هزار مورد برسد. نرخ خودکشی در بین میانسالان کاهش یافت و سازمان‌های مربوطه از کاهش خودکشی‌های مربوط به مسائل مالی و کیفیت زندگی خبر دادند.ایرنا

گزارش از آیدا شجاع
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: