کد خبر: ۲۳۱۹۷۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۰ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 2019May 14
سه ضلع اساسی زندگی مشترک یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد برای تداوم آن توام با رضایت، لازم و ضروری است
شفا آنلاین>اجتماعی>خانمى هستم ٥٨ ساله و داراى چهار فرزند و عروس و داماد. من عاشق شوهرم بودم و الان هم دوستش دارم اما متاسفانه چندین سال است که متوجه شدم از زمانى که من سرگرم بچه‌دارى و خانه‌دارى بودم، شوهرم با خانم‌های دیگر به خوشگذرانى<Pleasure> مشغول بوده و به مسافرت‌هایی که همیشه در آرزوى من بوده، با آن‌ها مى‌رفته است. الان هم به خاطر بچه‌ها چیزى نمى‌گویم و می دانم شوهرم هم هنوز به کارش ادامه می‌دهد. او مى‌گوید چون به شما خرجى می‌دهم و زندگى خوب برایتان تهیه کردم، اشکالى ندارد و کار را هم شرعی انجام می‌دهم. هر زمانی تنها هستم، فکر مى‌کنم چرا من که عاشق او بودم و از جانم به خاطر او مى‌گذشتم، الان باید با این افکار خراب و ناراحتى اعصاب بگذرانم؟

 سه ضلع اساسی زندگی مشترک یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد برای تداوم آن توام با رضایت، لازم و ضروری است. وجود نداشتن یکی از این‌ها در رابطه بیانگر این است که رابطه پویایی لازم را ندارد و به یکسری از نیازها در آن رابطه پاسخ داده نمی‌شود؛ موضوعی که باعث ایجاد احساسات منفی و افکار آشفته می‌شود. در ادامه توجه شما را به سه نکته مهم جلب می‌کنم و امیدوارم بتوانید خودتان و زندگی‌ مشترک‌تان را نجات دهید.

   منتظر نباشید فردی به دادتان برسد!
در قدم اول از شما می‌خواهم که منتظر امدادهای غیبی و فرشته نجات نباشید. خودتان دست به کار شوید؛ چیزی در درون شما وجود دارد که شما را آزار می دهد. بهتر است در مواقعی که با همسرتان تنها هستید، در این باره گفت‌وگو کنید ولی به جای انتقاد، سرزنش یا گلایه محض از وی به بیان احساس خودتان بپردازید. به شوهرتان بگویید که انجام این عمل از سوی او چه احساس بد و سنگینی را به شما می‌دهد و این‌که چقدر در درون‌تان حال‌تان بد می‌شود و احساس‌تان به زندگی مشترک‌تان هیچ رنگ و بویی از عشق نمی‌گیرد.

   خواسته‌ها و انتظارات خودتان و شوهرتان بررسی شود
بیان احساس به شکل‌گیری رابطه کمک می‌کند. موضوعی که می‌تواند منجر به این شود که همسرتان خواسته‌ها و انتظاراتش را از رابطه بیان کند و شما هم بتوانید این موضوعات را با او در میان بگذارید. توجه داشته باشید که تلاش در این زمینه، تا حد زیادی می‌تواند مشکل‌تان را حل‌شدنی و قابل مدیریت کند.

   اهمیت گروه درمانی را دست کم نگیرید
حال روانی شما اصلا خوب نیست و می‌خواهم این را بدانید که شما تنها فردی نیستید که با این مسئله مواجه شده است. افراد یا بهتر است بگوییم خانواده‌های دیگری هم هستند که به نحوی با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کنند. گروه درمانی‌هایی متشکل از این افراد وجود دارد که در آن‌جا می‌توانید به گرفتن راه حل مناسب و برون‌ریزی احساسات منفی دست یابید. با مراجعه به مراکز مشاوره آدرس این گروه‌ها را جویا شوید. از طرفی چون مشکل شما، موضوعی گسترده، چندجانبه و با ظرافت‌های خاصی است، بهتر است به یک مشاور خوب مراجعه و با وی در این زمینه صحبت کنید. به خصوص درباره افکار منفی و مشکلات اعصاب‌تان از او یاری بخواهید تا با دانستن اطلاعاتی دقیق‌تر از خودتان و شوهرتان به راهنمایی شما بپردازد.خراسان

نویسنده : دکتر هادی غلام‌محمدی | مشاور خانواده

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: