از چاله به چاه

شفا آنلاین>اجتماعی>چهره به هم ریخته ای داشت، می گفت اگر قرار است زندگی من درس عبرت شود باید اول دور اعتیاد را خط کشید چون اعتیاد، کمرم را شکست. «محمد رضا» 28 ساله که هفت ماه زندان را تجربه کرده است درباره زندگی اش می گوید: 18 ساله بودم که به اصرار مادرم با دختر یکی از اقوام ازدواج کردم، زندگی خوبی داشتیم تا این که بعد از سه سال زندگی مشترک، همنشینی با دوستان ناباب پای مرا به بساط مواد مخدر باز کرد.

من هم اراده کردم و با پشتیبانی همسرم به کمپ ترک اعتیاد رفتم و اعتیاد را کنار گذاشتم اما دوستان ناباب دست بردار من نبودند و بعد از دو سال پاکی، دوباره پایم را به مصرف مواد مخدر از نوع صنعتی باز کردند و بعد از چند بار مصرف گرفتار شدم تا این که وقتی برای انجام آزمایشاتی همراه همسرم آزمایش دادم متوجه شدم که به هپاتیت مبتلا شده ام.بعد از این، همسرم مرا رها کرد و من ماندم و احضاریه دادگاه. بارها بزرگان فامیل را واسطه کردم اما فایده ای نداشت و جلسه های دادگاه برگزار شد و من به پرداخت 200 میلیون تومان مهریه محکوم شدم. هفت ماه است که به زندان افتاده ام و کسی را ندارم که پیگیر پرونده ام باشد و توسط مددکار زندان به ستاد دیه معرفی شدم و تشکیل پرونده دادم.