دکتر سید حسن حسینی در گفتگوی اختصاصی با شفا آنلاین ضمن اعلام این مطلب افزود: بخش مهمی از این فساد و بهم ریختگی و بی ضابطه بودن در مشاغلی است که برخی افراد به ناحق به آنها دست پیدا می کنند.
وی بیان کرد: برای نمونه اقتصاد دان کار یک مهندس مکانیک را انجام می دهد، با پزشک خبرنگارمی شود ودهها نمونه مشابه دیگر که همه بااین مسایل آشناییم بنابراین اوضاع بهم می ریزد.
وی تصریح کرد: یعنی در کشورها و فرهنگ های پیشرفته، افراد جامعه برای سایر سازمان ها طی ساعت کاری مفیدی که انجام می دهند به ازای آن دستمزد و پاداش دریافت می کنند.حال آن که بازدهی ایران نسبت به کشوری مانند آلمان یا ژاپن بسیارکمتر است. برای نمونه بازدهی یک کارمنداداری در ایران نسبت به یک کارمند آلمانی یا ژاپنی بسیار کمتر است.
استادیار دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: حال این سوال مطرح می شود که چرا در یک جامعه میزان ساعت کاری کمتر است یا علی رغم این که وجود دارد از کیفیت کمتری برخوردار است؟
وی در این باره پاسخ داد: در واقع این امر به نوع نظارتی که در کارکردن افراد باید باشد بر می گردد.یکی بحث درونی- وجدانی است که فرد معتقد است وظیفه محول شده به او را باید به بهترین شکل رعایت کند.زیرا فرد به گونه ای تربیت شده که باور دارد خوب کار کردن من موجب پیشرفت جامعه و توسعه بهتر می شود، برای نمونه این امر است که کشوری مانند آلمان باژاپن را بسیارتوسعه یافته تر از ایران می کند.
حسینی به خبرنگار شفا آنلاین گفت: مسئله دومی که باید مورد توجه قرار گیرد حاکی از آن است که انسان ها رها شده نیستند بلکه باید نظارت شوند.
وی افزود: در واقع وظیفه مدیریت های نظام کار- مدیریت های خرد در محیط های کوچک و مدیریت های وسیع تر کار چه در سیستم مزرعه ای و چه تولید کارخانه ای این است که اگر کسی به وظایف خود به خوبی عمل نکرد باید مورد مواخذه قرار بگیرد.
این جامعه شناس ادامه داد: در یک سیستم پیشرفته به ازای کار بیشتر به فرد پاداش و تشویقی داده می شود حال آن که در ایران سیستم نظارت بر کار وجود ندارد.
وی تأکید کرد: در ایران میزان تنبیه و تشویق بستگی به این دارد که فرد جزء گروه خاصی باشد یا نه- از وی خوششان می آید یا نه؟ رابطه خویشاوندی یا سفارش های کلیدی حاکم است یا نه؟
وی با بیان این که متأسفانه میزان تنبیه و تشویق در ایران ضابطه مند نیست خاطرنشان کرد: اگر در هر محیط کار تنبیهات مبتنی بر خویشاوندی،علایق کاری و ایدئولوژیکی نباشد افراد کم کم می فهمند که کار کردن حساب و کتاب دارد و در صورت خوب کار کردن مورد تشویق ودرصورت بدکارکردن موردتنبیه قرار می گیرند
دکترحسینی اظهار داشت: یکی از شرایط مدیر شدن این است که اگر مدیری 7زیر دست داشته و بعد از این که کارش را خوب وباکیفیت انجام داد تعداد زیردستانش به 20 نفر و بعد تا 200 نفرو... می رسد.
وی افزود: اما آیا در ایران هم ارتقاء جایگاه افراد و مدیریت های کلان کشور با این ضابطه تقسیم می شود که متأسفانه باید گفت نه خیلی این طور نیست!
استادیار دانشگاه تهران یادآور شد: در ایران برای کسب سمت مدیریت، به تخصص فرد توجه چندانی نمی شود و از این رو وقتی پائین دست ها می بینند که رئیسشان ازطریق ارتباطات خاص به اینجا رسیده ازخودمی پرسد با چه انگیزه ای به کارش ادامه دهند؟
وی تاکیدکرد: در این صورت نظام اجتماعی کار بهم ریخته شده و هست و متأسفانه در سیستم مدرن ،مدیریت همچنان چندان پیشرفته نیست.
این جامعه شناس اذعان کرد: در این صورت آیا می توانیم با کسی رقابت کنیم؟ باید گفت نه! چراکه به طور کلی شاخص کمی و کیفی کار در ایران کم است.
وی در رابطه با راهکارغلبه به چنین وضعیت حاکم بر
سطح جامعه به خبرنگار شفا
آنلاین گفت: در جامعه ای که بهم ریخته است ارائه راهکار بسیار دشوار است
اما به هرحال بایددراین راستا تمهیدات خاصی اتخاذکرد وفرهنگ سازی
دردستورکارقرارگیرد.
حسینی اظهار داشت: اما به طور کلی باید تخصص و میزان کار مشخص شود زیرا این یک مشکل در سطح بالا و پائین جامعه است.
وی توصیه کرد: باید قوانین و مقرارتی برای تغییر این وضعیت ایجاد شود که البته امکان دارد وضع کنندگان قانون هم از صلاحیت کافی برخودار نباشند و از این رو آنها باید شاخه ای را ببرند که خودشان روی آن نشسته اند.پس به هیچ عنوان به این کارتن نمی دهند و این امر در جامعه مدام تکرار می شود.