کد خبر: ۲۰۶۴۲۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۰ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۷ - 2018August 23
من پزشکم... هویتم شادمانی و لبخند توست... آقازاده نیستم... فرزند توام... همراه تو بوده ام از روز زادن... هم بغض تو بوده ام وقت گریستن... با درد هایت درد کشیده ام و با زخم هایت سوخته ام
چندان دخیل مبند که بخشکانیم از شرم ِ ناتوانی خویش
درخت معجزه نیستم
تنها یکی درختم
نوجی در آبکندی
و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم....


من پزشکم... کسی که میزش به امضا کسی بند نیست و صندلیش را مدیون رای آن دیگری نیست... 

من پزشکم... نه نان از مجیز خورده ام... نه نام از شعار برده ام... 

من پزشکم... هویتم شادمانی و لبخند توست... آقازاده نیستم... فرزند توام... همراه تو بوده ام از روز زادن... هم بغض تو بوده ام وقت گریستن... با درد هایت درد کشیده ام و با زخم هایت سوخته ام... 
مرا ببخش که گاهی خسته بوده ام... گاهی بی تاب...
مرا ببخش که گاهی خطا کرده ام... گاهی هم کوتاهی...
 اما دلخوشم که لحظه هایم پر از حضور توست...لبخدهایت،مدال افتخار من است.. سلامتی دوباره ات بهترین ِ خاطره هایم... و قدردانی ات مایه ی مباهاتم...

من پزشکم... کسی که از جنس توست... نگاهبان و باغبان و سایبانت... 

من پزشکم و قلبم طپش های قلب تو را نگران است... و در خواب هم نفس های تو را می شمارم...
من پزشکم و درکنارت می مانم...حتی آن روز که دیگر نباشم
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: