کد خبر: ۱۸۸۵۸۷
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۰ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ - 2018March 14
در آینده‌ای نزدیک شاید حتی موبایل هایمان در درون بدن مان نصب کنیم، اما باید عمیقا به این موضوع فکر کنیم که آیا رابطه با فناوری‌های نوین تحت کنترل ماست یا آن‌ها ما را کنترل می‌کنند؟
شفاآنلاین>اجتماعی>فناوری در دنیای جدید نه ذاتا خوب و نه ذاتا بد است بلکه کاملا به نحوه استفاده ما از آن بستگی دارد.

به گزارش شفاآنلاین،در آینده‌ای نزدیک شاید حتی موبایل هایمان در درون بدن مان نصب کنیم، اما باید عمیقا به این موضوع فکر کنیم که آیا رابطه با فناوری‌های نوین تحت کنترل ماست یا آن‌ها ما را کنترل می‌کنند؟

موبایل

جوئل رنستروم، نویسنده‌ای است که اغلب کارهایش در مجلات Slate، The Guardian و Daily Beast منتشر شده‌اند. او در دانشگاه بوستون واحد‌های نویسندگی و تحقیق را آموزش می‌دهد.

وی در مقاله‌ای با عنوان""What happened when I. made my students turn off their phones به بررسی این موضوع می‌پردازد که دانشجویانش چه نگرشی به تلفن‌های همراه خود دارند. او عملا در جریان آزمایشی استفاده دانشجویانش از موبایل را بسیار محدود می‌کند و مجدداً از آن‌ها در مورد موبایل و نحوه استفاده از آن نظرخواهی می‌کند.

بنابر پیش‌بینی‌های علمی در آینده‌ای نه چندان دور، بشریت اقدام به نصب موبایل در درون بدن خود خواهد کرد؛ وی این موضوع را نیز از دانشجویان خود می‌پرسد. این استاد دانشگاه در نهایت به دنبال دست‌یابی به این هدف است که دانشجویانش را به آگاهی در مورد رابطه با تلفن‌های همراهشان برساند. تا بتوانند رابطه‌ی خود را کنترل و حتی انتخاب کنند. در ادامه ترجمه‌ی این مقاله میآید.

جوئل رنستروم مقاله خود را این چنین آغاز میکند: به عنوان معلمی که مدت‌ها شاهد و نگران تاثیر فناوری‌های هوشمند در کلاس بوده است، به طور مداوم برای ایجاد سیاست‌های موثر در کلاس درس در زمینه‌ی موبایل‌ها تلاش کرده‌ام. یکی از سیاست‌هایم این بوده؛ عملا با حذف موبایل از کلاس تفریحاتی را جایگزین آن کنم.

برای مثال دانشجویان می‌توانند آواز بخوانند و عملا این موضوع باعث ایجاد لحظات به یاد ماندنی در کلاس درس می‌شود. با توجه به اثرات زیان‌آور تلفن‌های همراه هم، چون اعتیاد، کاهش ارتباطات چهره به چهره، مهارت زدایی و حواس پرتی بی پایان؛ در ابتدای ترم از دانشجویانم می‌خواهم، به جای دنباله‌روی بدون تفکر از عادات، به دقت در مورد عادت‌های تلفن خود فکر کنند و عادات خود را در بوته‌ی نقد قرار دهند.

رنستروم این طرح را با پس از آشنایی با طرح YONDR در کلاس‌های درس خود اجرا می‌کند. براساس این طرح مخاطبان نمایش و کنسرت و ... قبل از شروع برنامه موبایل‌های خود را در درون کیسه‌ای قرار داده و درب آن‌ها را با قفل‌های مخصوصی می‌بندند.

در صورتی که در میانه برنامه و یا حتی در انتهای آن نیاز به موبایل‌شان داشته باشند؛ باید به لابی رفته و با دستگاه‌های مخصوصی قفل‌ها را باز کنند. این دستگاه‌های تقریبا چیزی شبیه به مگنت‌های ضد سرقت فروشگاه‌هاست.

برخی هنرمندان مانند Dave Chappelle و Alicia Keys از این طرح با شعار "اکنون اینجا باش" با هدف محدود کردن عکس و فیلم‌برداری و جلوگیری از اینکه وقتی به جمعیت نگاه می‌کنند تنها با تعدادی دوربین مواجه شوند؛ استفاده کردند.

رنستروم با دریافت کیسه‌ها از YONDR کار خود را در کلاس شروع کرد و در شروع ترم، رویه جاری در کلاس را برایشان شرح داد: قبل از هر کلاس، تلفن‌هایشان را بی‌صدا می‌کردند، یک کیسه از جعبه بر می‌داشتند و تلفن‌هایشان را قفل می‌کردند.

قبل از خروج از کلاس، کیسه‌ها را در جعبه گذاشته و قفل‌هایشان را باز می‌کردند. رنستروم به دانشجویانش گفت که این یک آزمایش برای مقاله نهایی است و من می‌خواهم نظرات صادقانه آن‌ها را، از طریق نظرسنجی در ابتدا و پایان ترم جمع‌آوری کنم.

در ابتدا، ۳۷ درصد از ۳۰ دانشجو درباره این آزمایش عصبانی و ناراحت بودند. با این حال، در پایان ترم، تنها ۱۴ درصد در مورد کیسه‌ها نگرشی منفی داشتند؛ ۱۱ درصد "بسیار شگفت‌زده" بودند؛ ۷ درصد احساس راحتی؛ و ۲۱ درصد احساس "خوبی" داشتند. اما در این میان شورش‌های نا‌آرامی هم وجود داشت. مثلا برخی دانشجویان برنامه‌های ارتباطی را روی کامپیوتر‌ها نصب و از آن‌ها استفاده می‌کردند.

یک چهارم (۲۶ درصد) از دانش جویان پیش بینی کرده بودند که YONDR کلاس را "بدون عناصر حواس پرت کن" موثرتر می‌سازد. در پایان ترم، دو برابر افراد (حدود ۵۱.۸۵ درصد) چنین حسی داشتند.

یک بار، بعد از کلاس، رنستروم متوجه می‌شود؛ کیسه‌ای زیر میز باقی مانده است. چند دقیقه بعد یک دانشجو به سرعت وارد می‌شود و می‌گوید: "پس از آن که گوشیم را در کیسه قرار دادم، کاملا فراموش کردم. " شاید این موضوع را بتوان نشانه‌ای تلقی کرد که این دانشجو واقعا در کلاس حضور داشته‌است.

من متوجه شدم که چگونه تلفن همراه کنترل زندگی من را در دست دارد

وقتی این استاد از دانشجویان می‌پرسد که آیا جامعه از کاهش مصرف تلفن همراه سود می‌برد، تنها ۱۵ درصد گفتند: نه. دو‌سوم (۶۵ درصد) گفتند بله، و ۱۹ درصد گفتند: "بله؛ اینجوری فکر می‌کنم. " نیمی از (۵۰ درصد) دانشجویان گفتند ارتباطات بهتر و چهره به چهره از مزایای استفاده کمتر از تلفن‌های است.

یکی از دانشجویان نوشت: "من متوجه شدم که چگونه تلفن همراه کنترل زندگی من را در دست دارد. " یکی دیگر از دانشجویان نوشته بود: حمام رفتن تنها زمانی است که من واقعا قدردان آن هستم، زیرا من را مجبور می‌کند تا زمانی را دور از تلفن، فقط فکر کنم و از نگاه‌های سرسری و بدون تفکر در تلفن همراه به دور باشم.

زندگی قبل از گوشی‌های هوشمند بهتر بود

هدف وی از آزمایش این بود که دانشجویان در مورد عادت‌هایشان فکر کنند، نه اینکه لزوما آن‌ها را تغییر دهند. دانشجویان باید در مورد هر قدرتی، از جمله خود معلم در کلاس تردید کنند.

بسیاری از افراد و از جمله نسل‌های قدیمی‌تر عقیده دارند، زندگی قبل از گوشی‌های هوشمند بهتر بود. دانشجویان اعتراف می‌کنند که نمی‌توانند نقشه‌ها را بخوانند، آن‌ها خواندن و نوشتن بر روی کاغذ را چیزی قدیمی می‌دانند، آن‌ها اطلاعاتی را حفظ نمی‌کنند؛ چراکه در گوگل ذخیره است. این‌ها واقعیت‌هاست.

برخی تغییرات به سادگی رخ می‌دهند. دانشجویان به طور کلی موافقند که استفاده از تلفن همراه در کلاس درس کاری نامناسب است - تنها ۱۱ درصد اعتقاد دارند که چنین سیاستی در مورد تلفن همراه کاری غیرضروری است.

یکی از دانشجویان نیز در توضیح نظرش نوشته بود: ما انسان‌ها احمق هستیم؛ چراکه نمی‌توانیم رفتار‌های خودمان را کنترل کنیم. عبارتی که قابل تأمل است و نمی‌توان آن را به راحتی پذیرفت؛ چون اگر ما نمی‌توانیم رفتار‌های خود را کنترل کنیم پس هرگونه بررسی رفتار‌های انسانی برای بهبود اوضاع بیهوده خواهد بود.

خستگی چیزی نیست که دانشجویان باید از آن نجات پیدا کنند

در آغاز ترم، ۴۸ درصد اظهار داشتند که محیطی با عوامل حواس‌پرتی کمتر به آن‎‌ها کمک می‌کند تا بهتر یادگیری داشته باشند. یک پنجم (۲۰ درصد) از دانشجویان دلیل استفاده از تلفن همراه را "اعتیاد" دانستند. کلمه‌ای که اغلب از به کارگیری آن اجتناب می‌کنند.

بسیاری خستگی را ذکر کردند. متاسفانه، هنجار‌های اجتماعی نشان می‌دهد که استفاده از تلفن همراه پاسخ مناسبی به خستگی است. اما همانطور که فیلسوفانی نظیر سورن کیرکگوارد و برتراند راسل ادعا می‌کنند، خستگی ضروری است  این امر باعث تخیل و جاه طلبی می‌شود. خستگی چیزی نیست که دانشجویان باید از آن نجات پیدا کنند.

فناوری بخشی از سرنوشت بشریت است

فناوری بخشی از سرنوشت بشریت است. این نه ذاتا خوب و نه بد است درواقع این معانی در ارتباط با ما مفهوم می‌یابند. در حالیکه ۳۹ درصد از دانشجویانم گفتند که مطالعه اثرات استفاده از تلفن، افکار یا رفتار آن‌ها را تغییر نداده، ۲۸.۵ درصد سعی دارند از تلفن‌هایشان کمتر استفاده کنند و ۲۱.۵ درصد اکنون سعی می‌کنند تا در مورد زمان‌ها و چگونگی استفاده از تلفن همراه‌شان؛ آگاهی یابند.

نیمی از دانشجویان من منتقدانه‌تر در مورد نقش تلفن همراه فکر می‌کنند و این اولین گام در هدایت ارتباط ما با فناوری‌های نوین است، به جای آن‌که اجازه دهیم تا چنین فناوری‌هایی تمام عرصه‌های حیات ما را دست بگیرند و ما را کنترل کنند.

آیا تمایل دارند گوشی‌های خود را در درون بدنشان نصب کنند؟

رنستروم از آن‌ها می‌پرسد آیا تمایل دارند گوشی‌های خود را در درون بدنشان نصب کنند؟ (همانطور که پیش بینی شده توسط رهبران صنعت در مجمع اقتصادی جهانی در سال ۲۰۱۶) و آن‌ها گفتند:

۷ درصد: بله! بهتر است؛ چون نزدیک‌تر به تلفنم همراهم خواهم بود.
۷ درصد: بله – این موضوع اجتناب ناپذیر است، بنابراین من نیز ممکن است؛ چنین کاری را انجام دهم.
۷ درصد: بستگی به هزینه دارد
۱۱ درصد: وابسته به تعداد افراد دیگری است که این کار را انجام می‌دهند
۳۶ درصد: بستگی به خطرات جسمانی این کار دارد

۳۲ درصد: نه به هیچ وجه

حداقل دو سوم دانشجویان می‌خواستند تلفن‌ها را در بخشی از بدن خود جای‌گذاری کنند، که معنای پذیرش تمام پیامد‌های صفحه نمایش، لذت‌های آنی و لحظه‌ای و وابستگی به اطلاعات می‌باشد. اما شاید هم، چون سایر احتمالات عده‌ای در آن زمان تصمیم بگیرند؛ گوشی‌های خود را کنار بگذارند.

در دنیای جدید ما احساس اسارت می‌کنیم، اما نمی‌توانیم توضیح دهیم چرا چنین حسی داریم؛ چون قادر به پیدا کردن میله‌های قفس نیستیم. مشارکت در تمدن مدرن نیازمند فن‌آوری، به ویژه گوشی‌های هوشمند است. پرداخت صورتحساب، ارتباط با دوستان و خانواده، دریافت اخبار ما، و درخواست کار و تحصیل در دانشگاه و مراقبت‌های بهداشتی از طریق وب سایت‌ها و برنامه‌های کاربردی. راه‌های قدیمی دیگر مفید نیستند. ما باید خودمان را با این شرایط انطباق دهیم.

اما نکته‌ی مهم دقیقا این است که چگونه به این انطباق می‌رسیم. آیا هزینه‌های هنگفت برای خرید مدل‌های جدید آیفون می‌پردازیم؟ آیا موبایل را هرگز از خود دور نمی‌کنیم و حتی در هنگام غذا خوردن نیز مشغول استفاده از آنیم یا بخشی از روز را بدون موبایل سر می‌کنیم؟ آیا تمایلی به برقراری ارتباط با سایرین نداریم و ترجیح می‌دهیم موبایل واسطه تعامل ما باشد؟

در نهایت این استاد دانشگاه هدف خود از انجام چنین کاری را تنها واداشتن دانشجویان به تفکر می‌داند. وی امیدوار است اگر دانشجویان در اینده تصمیم گرفتند موبایل هایشان را در در درون بدنشان نصب کنند؛ در این زمینه کاملا بیاندیشند و یا اگر سر کلاس موبایل خود را خاموش می‌کنند؛ نه از سر اجبار بلکه خود خواسته چنین کاری را انجام دهند.
برچسب ها: اجتماعی ، موبایل ، فناوری
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: