کد خبر: ۱۷۹۵۱۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۰ - ۰۹ دی ۱۳۹۶ - 2017December 30
هيدروپس اندولنف ( بيماري منيري) ‌يکي از علل شايع سرگيجه دوراني حمله اي بيماري منيري مي باشد . ترياد تظاهرات اين بيماري شامل است بر حملات سرگيجه دوراني ، وزوز گوش و کاهش نوساني شنوايي ازنوع حسي – عصبي
شفاآنلاین>سلامت> براي اولين بار در سال 1861 مجموعة علائمي توسط Prosper meniere توضيح داده شد که منشا آن لابيرنت بود. سپس در سال 1926 Portmann ، منشا منيير را افزايش فشار ساک اندولنفي مطرح نمود و اولين جراحي آندولنفي را انجام داد. در مطالعات بعدي وجود پر فشاري يا هيدروپس در سيستم ساک اندولنفي ثابت شد. منيير يا همان هيدروپس ايديوپاتيک ، يک بيماري گوش داخلي است که همراه علائم ذيل است: سرگيجة خودبخودي و حمله اي، کاهش شنوايي حسي عصبي مواج و وزوز گوش و در نهايت احساس فشار در گوش است.

به گزارش شفاآنلاین، احساس سرگيجه عجيب بدون علت خاص، حتما بايد مورد بررسي قرار گيرد خصوصا اگر با کاهش شنوايي همراه شده باشد. بيماري منيير در چنين مواقعي احتمال بالايي دارد، پس براي اطلاع از چند و چون اين بيماري توصيه ميکنيم اين مطلب را از دست ندهيد.

به اين علائم توجه داشته باشيد

هيدروپس اندولنف ( بيماري منيري) ‌يکي از علل شايع سرگيجه دوراني حمله اي بيماري منيري مي باشد . ترياد تظاهرات اين بيماري شامل است بر حملات سرگيجه دوراني ، وزوز گوش و کاهش نوساني شنوايي ازنوع حسي – عصبي . در ابتداي بيماري ممکن است 2-1 جزء از اين ترياد وجود نداشته باشد ولي براي تشخيص(Diagnosis) نهايي وجود هر سه جزء لازم است . در دو سوم بيماران سرگيجه علامت اوليه مي باشد. اين بيماري بيشتر در سنين 50 –30 سالگي رخ مي دهد.حملات ايزوله سرگيجه دوراني شديد ، بدون حالت گيجي يا عدم تعادل در بين حملات، مشخص ترين نشانه مراحل اوليه بيماري منيري است . در حملات تيپيک ، سرگيجه طي 10 دقيقه تا يک ساعت تشديد مي يابد ، براي 20 دقيقه تا چند ساعت پايدار مي ماند و سپس رفع مي شود . بنابراين اين بيماري با سرگيجه مداوم چند روزه يا چند هفته اي همراه نيست .

در آغاز بيماري فواصل اين حملات ممکن است چندين سال باشد ولي بتدريج با شديدتر شدن حملات فواصل آنها نيز کمتر شده به ندرت حتي به روزي يک حمله مي رسد . در اين حالت نيز بيماري همچنان حالت حمله اي خود را حفظ مي کند ( با فواصل بهبودي کامل ) . در اواخر بيماري ممکن است در بين حملات عدم تعادلي خفيف رخ دهد . غالبا" در حملات شديد ، تهوع و استفراغ و درحملات خفيف تهوع همراه با سرگيجه بروز مي کند.کاهش شنوايي اين بيماران بطور تيپيک از نوع حسي – عصبي و در فرکانس هاي پايين مي باشد . در ابتدا کاهش شنوايي يکطرفه است ولي اين بيماري در 40-25 درصد بيماران ( معمولا" طي 3 سال اول بيماري ) گوش ديگر را نيز درگير مي کند . کاهش شنوايي معمولا" نوسانات سريع داشته و غالبا" در بين حملات به حالت طبيعي باز مي گردد . به تدريج با رخداد آسيب شديد حلزون ، کاهش شنوايي پايدار ، احساس پري يا فشار در گوش ، تغيير شکل کلمات و ديپلاکوزيس رخ مي دهد .

در آزمون هاي شنوايي سنجي بطور تيپيک کاهش شنوايي حسي – عصبي فرکانس هاي پايين ( بر خلاف ساير انواع کاهش شنوايي حسي- عصبي ) وجود دارد که تقريبا" در تمام بيماران همراه با درجاتي از رکروتمان مي باشد . در فردي با گوش ضعيف ، شکايت از آزارنده بودن صداهاي بلند ، بايد بيماري منيري را در نظر آورد . وزوز گوش دراين بيماران در ابتدا آهسته بوده و کم کم حالت نوساني پيدا ميکند . اين وزوز گوش قبل يا حين حملات سرگيجه تشديد مي يابد و همانند کاهش شنوايي ،‌در بين حملات نيز باقي مي ماند . در اواخر بيماري ممکن است وزوز گوش ، يک جزء داراي فرکانس بالا نيز پيدا کند .در بعضي بيماران عليرغم وجود سرگيجه تيپيک يا کاهش شنوايي تيپيک دو علامت ديگر وجود ندارد که نبايد در اين صورت تشخيص بيماري(disease) منيري گذاشته شود ( هيدروپس کولکئار).

چه زماني منيير تشخيص داده مي شود؟

ابتدا تاريخچه کامل شامل چگونگي سرگيجه، شدت، مدت زمان و تداوم آن همچنين مدت زمان کم شنوائي، تغييرات آن، وزوز و احساس پري در يک يا هردو گوش از بيمار پرسيده مي شود. اطلاعات ديگري نيز در مورد سابقه بيماري سفليس، اريون، ديگر عفونت هاي جدي، التهابات چشم، نقص سيستم ايمني، آلرژي و جراحي گوش در گذشته از بيمار پرسش مي گردد. همچنين در مورد سلامت عمومي مثل ديابت، فشار خون، چربي خون بالا، مشکلات تيروئيد، اختلالات عصبي- رواني از بيمار سئوال مي شود که در صورت وجود اين بيماري ها براي بررسي و درمان آن اقدام مي شود.با کامل شدن تاريخچه بيماري، تست هاي تشخيص عملکرد شنوائي و تعادل انجام مي شود. آزمايش هاي سنجش شنوائي معمولاً بيان گر کاهش شنوائي حسي در گوش مبتلا مي باشد. توان تمايز گفتار (توانايي بيمار براي تشخيص بين لغات مشابه مثل ميز و تيز) اغلب در گوش مبتلا کاهش مي يابد.

بايد نبايدهاي درماني

يک رژيم غذائي کم نمک و مدر (افزايش دهنده ادرار) ممکن است باعث کاهش تعداد حملات بيماري در بعضي بيماران شود. بدين منظور مصرف داروهاي منظم طبق دستور و مصرف غذاي کم نمک اهميت زيادي دارد. داروهاي ضد سر گيجه مثل Antivert ( با نام تجاري – Meclizine ) يا Valium ( با نام تجاري – diazepam ) باعث تسکين موقت مي شود. داروي ضد تهوع نيز گاهي تجويز مي شود. داروهاي ضد سر گيجه و ضد تهوع ممکن است باعث ايجاد خواب آلودگي در بيمار شود. بيمار بايد از مصرف کافئين، سيگار و الکل اجتناب کند. خواب منظم و تغذيه مناسب اهميت زيادي دارد. همچنين انجام فعاليت فيزيکي و پرهيز از خستگي زياد از موارد ديگر مي باشد. استرس ممکن است باعث تشديد سرگيجه و وزوز در بيماري منيير شود که اجتناب از استرس و مشاوره روانپزشکي توصيه مي شود. بيمار با سر گيجه ناگهاني بايد از رانندگي خودداري کند.

کي جراحي لازم مي شود؟

هنگاميکه با روش هاي ذکر شده، حملات سر گيجه را نتوان کنترل کرد يکي از روش هاي جراحي زير توصيه مي شود: درمان (Chemical labyrinthotomy) يا لابيرنتکتومي شيميايي يک روش مناسب براي کنترل حملات بيماري مي باشد. به اين ترتيب که داروئي مانند جنتامايسين و يا داروهاي ديگر در گوش مياني تزريق مي شود. جنتامايسين يک آنتي بيوتيک است که باعث کاهش عملکرد تعادل در گوش تحت درمان و در نتيجه کنترل سرگيجه با حفظ شنوائي در سه چهارم موارد مي شود.به جز دوره اي کوتاه پس از درمان که به عنوان دوره عدم تعادل يا دوره تطابق بيمار با سطح جديدي از عملکرد تعادل نام دارد، اين درمان قابل تحمل مي باشد. همچنين در مقايسه با ديگر روش هاي جراحي ساده تر و کم خطر تر مي باشد.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: