سلامت روان انسان تا حدود زیادی به آرامش انسان وابسته است به عبارتی چنانچه این مهم در زندگی نادیده گرفته شود سلامت فرد به مخاطره خواهد افتاد و در نتیجه نسلی فاقد ویژگی های لازم و آینده ساز پرورش خواهد یافت
شفا آنلاین>اجتماعی>بی تردید رشد و پیشرفت هر جامعه ای به ویژه افراد حاضر در آن، به میزان سلامت روان و آرامش افراد آن محیط بستگی دارد و هر چه این آرامش کمتر باشد به همان نسبت رسیدن به هریک از اینها دشوارتر خواهد بود.
سلامت روان(mental health) انسان تا حدود زیادی به آرامش انسان وابسته است به عبارتی چنانچه این مهم در زندگی نادیده گرفته شود سلامت فرد به مخاطره خواهد افتاد و در نتیجه نسلی فاقد ویژگی های لازم و آینده ساز پرورش خواهد یافت.
کشورهای پیشرفته با درک این موضوع، سرمایه گذاری های زیادی برای دستیابی جامعه به آرامش و در نتیجه سلامت روان افراد انجام می دهند و به درستی می دانند که هر چه از این شاخص دورتر شوند به همین نسبت آرامش جامعه دور از دسترس خواهد بود.
برای رسیدن جامعه به آرامش و سلامت روان به شاخص های متعددی نیاز داریم و بطور مثال جامعه باید از نظر احساس خوشی، نشاط و امیدواری مورد ارزیابی قرار گیرد تا ببنیم که از این نظر در کدام جایگاه هستیم و بطور دقیق مشخص شود که انسان ها در این جامعه تا چه میزان به این شاخص ها نزدیک شده اند.
با این توضیحات جامعه ما از نظر سلامت روان و تولید آرامش(Calm) در چه جایگاهی است؟ آیا کیفیت زندگی در جامعه ما به میزانی است که انسان ها را آرام کند تا از زندگی راضی باشند؟
کیفیت زندگی یعنی اینکه از زندگی لذت ببریم، همیشه شاکر و امیدوار باشیم، نیازهای ما رفع شود، دغدغه ای برای تحصیل و پیشرفت فرزندانمان نداشته باشیم و خیلی چیز های دیگر.
همه ما تا حدودی می توانیم میزان آرامش و سلامت روان جامعه را بسنجیم. آیا در محیطی که زندگی می کنیم آرامش داریم و آیا از زندگی خود لذت می بریم؟ همه این پرسش ها می تواند ما را در رسیدن به مقصود کمک کند.
محیط آرام نقش زیادی در دستیابی انسان به آرامش دارد. وقتی فردی در جامعه و محیط خود احساس امنیت کند به آرامش او خیلی کمک می کند.
تمام افراد در آرامش خود و جامعه نقش دارند و با افزایش تعداد جمعیت، این نقش گسترده تر می شود. خیلی از افراد ثروت و دارایی را در رسیدن به آرامش موثر می دانند اما برای خیلی ها این اتفاق حاصل نشده است. همه انسان ها در جستجوی آرامش هستند زیرا در آرامش، بهتر از زندگی و همچنین بودن با دیگران لذت می برند.
ما وقتی یک کار مثبت انجام می دهیم از خود احساس رضایت می کنیم و همین احساس رضایت، آرامشی در ما ایجاد می کند که شاید خیلی از اتفاقات دیگر نمی تواند چنین احساسی در ما به وجود آورد.
در مقابل، وقتی کار خودمان را به نحو مطلوب انجام نمی دهیم، آرامش از ما دور می شود. خیلی از افراد ثروتمند شاید با دارایی که دارند کمتر به آرامش برسند زیرا ممکن است همین دارایی در بسیاری از موارد مخل آرامش و شادکامی آنان باشد اما وقتی همین افراد کمکی به یک نیازمند می کنند احساس آرامش مضاعفی در آنان به وجود می آید.
انسان ممکن است باخیلی پدیده ها و موضوعات به آرامش برسد اما آرامش افراد با ایمان از نوع دیگر است. این آرامش با ارتباط انسان و خالق حاصل می شود و از این رو نسبت به سایر عوامل آرامش دهنده انسان، پایدارتر و قوی تر است.
نقش ایمان در آرامش انسان یک مساله درونی است و درونی بودن آرامش به سختی در دشواری های زندگی رنگ می بازد از این رو افراد مومن و متقی کمتر در مقابل سختی ها و شدائد آرامش خود را از دست می دهند.
سلامت روانی جامعه نقش زیادی در پیشرفت جوامع دارد زیرا وقتی آینده سازان به آن دست یابند، جامعه به آرامش پایداری خواهد رسید.
همانطور که گفته شد کیفیت زندگی در رسیدن انسان به آرامش، نقش موثری دارد. انسان برای رسیدن به کیفیت زندگی، لزوما باید از سلامت جسمی برخوردار باشد. انسان زمانی می تواند تصمیم ها و برنامه های درست تولید کند که جسم سالم داشته باشد.
وقتی انسان جسم سالم نداشته باشد قطعا نگران و مضطرب خواهد بود و این عامل در سلامت روان او نیز تاثیر خواهد گذاشت.
بنابراین سلامت روان انسان تا حدود زیادی به سلامت جسم او بستگی دارد و خیلی از برنامه های دستیابی به سلامت روان باید از مسیر رسیدگی به سلامت جسم انسان بگذرد.
رسیدن به سلامت روان فقط به سلامت جسمی محدود نمی شود بلکه در کنار آن باید احساس امنیت اجتماعی نیز وجود داشته باشد. این امنیت اجتماعی(Social Security) از راه های مختلفی حاصل می شود که مهمترین آن وضعیت اقتصادی است. فردی که از نظر اقتصادی و اشتغال در وضعیت مساعدی بسر نمی برد، قطعا در مقابل معضلات جامعه آسیب پذیر خواهد بود و سلامت روان او با تهدید روبرو می شود.
برای دستیابی به سلامت روان باید وضعیت اشتغال جامعه مورد رسیدگی قرار گیرد تا افراد با دغدغه کمتری به زندگی ادامه دهند. وقتی فردی نسبت به کار و درآمد خود مطمئن باشد این اطمینان به کل خانواده و حتی جامعه تسری پیدا می کند و همین موضوع خیلی از آسیب ها را از انسان دور می کند.
بیکاری افراد قطعا ضریب امنیت اجتماعی را کاهش می دهد و در این جوامع، معضلات مختلفی از جمله سرقت رواج می یابد که این عامل به امنیت اجتماعی جامعه لطمه وارد می کند.
آرامش به طور کلی معنوی، اقتصادی، اجتماعی، جسمی و ... است که می تواند در سلامت روح تاثیرگذار باشد.
آرامش انسان از درون خانواده آغاز می شود و تا محل کار و جامعه ادامه دارد و همانطور که این آرامش در برخی از زمان ها به میزان سروصدای محلی که زندگی می کنیم بستگی دارد در خیلی موارد نیز می تواند به میزان رضایت و رضایت نداشتن یک فرد از تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه نیز وابسته باشد.
مساله آرامش انسان و سلامت روانی یک موضوع تک بعدی نیست بلکه وابسته به پدیده های دیگر است و برای دستیابی انسان به آرامش و سلامت روانی باید همه این عوامل با هم مورد توجه قرار گیرد. ایرنا
سلامت روان(mental health) انسان تا حدود زیادی به آرامش انسان وابسته است به عبارتی چنانچه این مهم در زندگی نادیده گرفته شود سلامت فرد به مخاطره خواهد افتاد و در نتیجه نسلی فاقد ویژگی های لازم و آینده ساز پرورش خواهد یافت.
کشورهای پیشرفته با درک این موضوع، سرمایه گذاری های زیادی برای دستیابی جامعه به آرامش و در نتیجه سلامت روان افراد انجام می دهند و به درستی می دانند که هر چه از این شاخص دورتر شوند به همین نسبت آرامش جامعه دور از دسترس خواهد بود.
برای رسیدن جامعه به آرامش و سلامت روان به شاخص های متعددی نیاز داریم و بطور مثال جامعه باید از نظر احساس خوشی، نشاط و امیدواری مورد ارزیابی قرار گیرد تا ببنیم که از این نظر در کدام جایگاه هستیم و بطور دقیق مشخص شود که انسان ها در این جامعه تا چه میزان به این شاخص ها نزدیک شده اند.
با این توضیحات جامعه ما از نظر سلامت روان و تولید آرامش(Calm) در چه جایگاهی است؟ آیا کیفیت زندگی در جامعه ما به میزانی است که انسان ها را آرام کند تا از زندگی راضی باشند؟
کیفیت زندگی یعنی اینکه از زندگی لذت ببریم، همیشه شاکر و امیدوار باشیم، نیازهای ما رفع شود، دغدغه ای برای تحصیل و پیشرفت فرزندانمان نداشته باشیم و خیلی چیز های دیگر.
همه ما تا حدودی می توانیم میزان آرامش و سلامت روان جامعه را بسنجیم. آیا در محیطی که زندگی می کنیم آرامش داریم و آیا از زندگی خود لذت می بریم؟ همه این پرسش ها می تواند ما را در رسیدن به مقصود کمک کند.
محیط آرام نقش زیادی در دستیابی انسان به آرامش دارد. وقتی فردی در جامعه و محیط خود احساس امنیت کند به آرامش او خیلی کمک می کند.
تمام افراد در آرامش خود و جامعه نقش دارند و با افزایش تعداد جمعیت، این نقش گسترده تر می شود. خیلی از افراد ثروت و دارایی را در رسیدن به آرامش موثر می دانند اما برای خیلی ها این اتفاق حاصل نشده است. همه انسان ها در جستجوی آرامش هستند زیرا در آرامش، بهتر از زندگی و همچنین بودن با دیگران لذت می برند.
ما وقتی یک کار مثبت انجام می دهیم از خود احساس رضایت می کنیم و همین احساس رضایت، آرامشی در ما ایجاد می کند که شاید خیلی از اتفاقات دیگر نمی تواند چنین احساسی در ما به وجود آورد.
در مقابل، وقتی کار خودمان را به نحو مطلوب انجام نمی دهیم، آرامش از ما دور می شود. خیلی از افراد ثروتمند شاید با دارایی که دارند کمتر به آرامش برسند زیرا ممکن است همین دارایی در بسیاری از موارد مخل آرامش و شادکامی آنان باشد اما وقتی همین افراد کمکی به یک نیازمند می کنند احساس آرامش مضاعفی در آنان به وجود می آید.
انسان ممکن است باخیلی پدیده ها و موضوعات به آرامش برسد اما آرامش افراد با ایمان از نوع دیگر است. این آرامش با ارتباط انسان و خالق حاصل می شود و از این رو نسبت به سایر عوامل آرامش دهنده انسان، پایدارتر و قوی تر است.
نقش ایمان در آرامش انسان یک مساله درونی است و درونی بودن آرامش به سختی در دشواری های زندگی رنگ می بازد از این رو افراد مومن و متقی کمتر در مقابل سختی ها و شدائد آرامش خود را از دست می دهند.
سلامت روانی جامعه نقش زیادی در پیشرفت جوامع دارد زیرا وقتی آینده سازان به آن دست یابند، جامعه به آرامش پایداری خواهد رسید.
همانطور که گفته شد کیفیت زندگی در رسیدن انسان به آرامش، نقش موثری دارد. انسان برای رسیدن به کیفیت زندگی، لزوما باید از سلامت جسمی برخوردار باشد. انسان زمانی می تواند تصمیم ها و برنامه های درست تولید کند که جسم سالم داشته باشد.
وقتی انسان جسم سالم نداشته باشد قطعا نگران و مضطرب خواهد بود و این عامل در سلامت روان او نیز تاثیر خواهد گذاشت.
بنابراین سلامت روان انسان تا حدود زیادی به سلامت جسم او بستگی دارد و خیلی از برنامه های دستیابی به سلامت روان باید از مسیر رسیدگی به سلامت جسم انسان بگذرد.
رسیدن به سلامت روان فقط به سلامت جسمی محدود نمی شود بلکه در کنار آن باید احساس امنیت اجتماعی نیز وجود داشته باشد. این امنیت اجتماعی(Social Security) از راه های مختلفی حاصل می شود که مهمترین آن وضعیت اقتصادی است. فردی که از نظر اقتصادی و اشتغال در وضعیت مساعدی بسر نمی برد، قطعا در مقابل معضلات جامعه آسیب پذیر خواهد بود و سلامت روان او با تهدید روبرو می شود.
برای دستیابی به سلامت روان باید وضعیت اشتغال جامعه مورد رسیدگی قرار گیرد تا افراد با دغدغه کمتری به زندگی ادامه دهند. وقتی فردی نسبت به کار و درآمد خود مطمئن باشد این اطمینان به کل خانواده و حتی جامعه تسری پیدا می کند و همین موضوع خیلی از آسیب ها را از انسان دور می کند.
بیکاری افراد قطعا ضریب امنیت اجتماعی را کاهش می دهد و در این جوامع، معضلات مختلفی از جمله سرقت رواج می یابد که این عامل به امنیت اجتماعی جامعه لطمه وارد می کند.
آرامش به طور کلی معنوی، اقتصادی، اجتماعی، جسمی و ... است که می تواند در سلامت روح تاثیرگذار باشد.
آرامش انسان از درون خانواده آغاز می شود و تا محل کار و جامعه ادامه دارد و همانطور که این آرامش در برخی از زمان ها به میزان سروصدای محلی که زندگی می کنیم بستگی دارد در خیلی موارد نیز می تواند به میزان رضایت و رضایت نداشتن یک فرد از تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه نیز وابسته باشد.
مساله آرامش انسان و سلامت روانی یک موضوع تک بعدی نیست بلکه وابسته به پدیده های دیگر است و برای دستیابی انسان به آرامش و سلامت روانی باید همه این عوامل با هم مورد توجه قرار گیرد. ایرنا
نظرشما
آخرین اخبار