کد خبر: ۱۶۷۸۴۰
تاریخ انتشار: ۰۲:۴۵ - ۰۴ مهر ۱۳۹۶ - 2017September 26
910 روز قبل جمعی از مدیران بزرگ ترین بنگاه های اقتصادی ایران در روز درختکاری دور هم جمع شدند و هر کدام به نشانه یادبود نهالی را در دل زمین کاشتند تا به مسئولیت اجتماعی بنگاه های شان عمل کرده باشند.
شفا آنلاین:به بهانه ماجراهای کارخانه چسب هل، وضعیت کارخانه های بخش خصوصی را بررسی کردیم.

به گزارش شفا آنلاین:910 روز قبل جمعی از مدیران بزرگ ترین بنگاه های اقتصادی ایران در روز درختکاری دور هم جمع شدند و هر کدام به نشانه یادبود نهالی را در دل زمین کاشتند تا به مسئولیت اجتماعی بنگاه های شان عمل کرده باشند. پنج دهه قبل تر، برادران خیامی اسم و رسمی در صنعت ایران داشتند؛ سید محمود بزرگ ترین شان که پدر صنعت خودروی ایران محسوب می شود، مالک ایران ناسیونال – ایران خودروی فعلی – بود. آنها برای رفاه حال بیشتر کارگران شان تصمیم گرفتند تا جاده قدیم تهران – کرج را توسعه دهند.

در حوالی همان سال ها اصغر قندچی، رئیس ایران کاوه بزرگ ترین کامیون ساز ایران که داستان زندگی اش از مصادره اموال تا کمک به جبهه ها پر پیچ و خم بوده است، در جشن 10 سالگی شرکتش، دو هزار کارگر و خانواده های شان را به جشنی بزرگ دعوت کرد که روایت می شود هیچ کارخانه ای چنین نکرده بود.
 


حالا پنج دهه بعد کارمندان بزرگ ترین شرکت ساختمانی ایران هشت ماه پس از آن که هیچ حقوقی دریافت نکرده اند، همچنان با شوق در محل کارشان حاضرند و معتقدند که بحران شرکت، بحران آنهاست. اما این تصاویر و روایت ها، آیینه ای تمام نما از آنچه در اقتصاد ایران می گذرد نیست چرا که در کارخانه های دیگر که توسط مدیران پیر و جوان اداره می شود، نه اصول شرکت داری، نه قانون رسمی و نه «مرام مدیریتی کارخانه داران شهیر» اجرا نمی شود. در همین روزها، سر و کله رئیسی کراواتی پیدا شد که نماز خواندن را در مجموعه اش اجباری کرده و برای حاضر نشدن در نماز جماعت، جریمه ای 120 هزار تومانی در نظر گرفت.

حتی در بند 49 اساسنامه آن آمده است که سیستم گرمایشی نیز به سادگی در اختیار کارکنان قرار نمی گیرد: «در فصل سرما استفاده از لباس گرم؛ چند لایه و مناسب ضروری است. درخواست برای گرمای بیشتر یا بخاری موقعی مورد قبول واقع می شود که شخص از لباس مناسب استفاده کرده باشد.»

«چسب هل» چطور جنجال به پا کرد؟

خلیل نظری، بر اساس گفته خودش، لیسانس هم ندارد و اعتقاد دارد نیروی کار مانند سیب است؛ اگر یکی بگندد، بقیه هم می گندند.

کارگران با لباس هایی یکدست، پشت مبل هایی با تاج های بلند ایستاده اند و روی مبل ها هیچ کس ننشسته است. در مبل سه نفره ای که وسط قرار گرفته، خلیل نظری، مردی که در کوران روزهای رأی اعتماد مجلس، اسم او بیشتر از وزرا سر زبان ها افتاد، در مقابل کیک تولد خود نشسته و پست سر او نیز، چند دختر، حتما مجرد، ایستاده اند چرا که در قوانین قلمروی فرمانروایی او، ازدواج منجر به از دست دادن کار می شود.

این تصویر از جشن تولد مدیرعامل مجموعه صنایع شیمیایی هل که در توئیتر مجموعه قرار داده شده بود، باید نزدیک ترین تصویر از چیزی باشد که درون این کارخانه مرموز می گذرد. کارخانه ای که در آن از پرندگان برای آزمون آلودگی استفاده می شود؛ پرنده ها درون قفس های توری محبوس شده اند و اگر آلودگی ایجاد شود، آنها می میرند و در این صورت مسئولان کارخانه متوجه آلودگی خواهند شد.

داستان از بنری شروع شد که در بازدید فرمانداری از کارخانه هل، دیده می شد و خبر از اجباری بودن نماز می داد. واکنش خلیل نظری مدیر جوان آن از همه جالب تر بود: «اصلا برای اقامه نماز کارخانه زدم، نه پول.»

بعد از آن تصاویری از قوانین عجیب و غریب موجود در کارخانه منتشر شد و در شبکه های مختلف اجتماعی، به طور گسترده پخش شد. قوانین آنقدر عجیب بودند که اعتماد کردن به اعتبار اساسنامه، دشوار باشد اما سایت این گروه نیز هک شده بود و قابل تحقیق نبود.

در جستجوها برای اعتبار منبع، فردی که اقدام به هک کردن سایت کرده بود، سایت اصلی را در آدرسی در اختیار گذاشت که فایل اصلی اساسنامه نیز روی آن قرار داشت و ادعاهای پخش شده در فضای مجازی را تایید می کرد. در بند 73 اساسنامه آمده است: «در هنگام ورزش حتما سر کارکنان باید پایین بوده و یا به کسی که مسئول ورزش است، می توانند فقط نگاه کنند و همچنین صحبت کردن در حین ورزش ممنوع است.»

خلیل نظری، طبع اقتصادی بالایی هم دارد و در بند 72 آورده است: «گرفتن تخفیف برای محصولاتی که برای کارخانه خریداری می شود توسط خریداران کارخانه اجباری است.»

اصل ماجراها، برای اجباری کردن نماز بود که حتی با واکنش منفی ستاد اقامه نماز هم روبرو شد اما خلیل نظری، صرفا به اقامه نماز قانع نیست و برای چگونگی آن نیز مصوباتی گذاشته است. در بند 68 اساسنامه آمده است: «در وقت نماز کلیه آقایان باید بعد از شنیدن الله اکبر در نماز اقدام به وضو گرفتن کنند. نه کمی مانده به اذان و همچنین 4 رکعت نماز ظهر خود را به صورت جماعت خوانده و تایم نماز ظهر، 4 دقیقه بعد از اتمام اذان است و 4 رکعت نماز عصر خود را در وقت نهار بخوانند.» و یا در بند 98 آمده است: «طبق این بند اگر در نمازخانه هنگام خواندن نماز، پاهای تان بود بدهد 120 هزار تومان جریمه خواهید شد.»

در طول جنجال های هفته گذشته، نظری گفتگویی با «آفتاب اقتصادی» انجام داد و گفت: «نیروی کار مثل سیب می ماند، یکی بگندد، همه می گندند.»

جالب ترین بخش صحبت های او که کارخانه اش را یکی از موفق ترین صادرکنندگان ایران معرفی می کند، مربوط به بار علمی اش می شود: «کارشناسی را کامل تمام نکرده ام چون کار می کردیم، نتوانستم تمام واحدها را پاس کنم. مدرک بنده هم بیشتر افتخاری است چون دوستان آمدند کارخانه را دیدند و خوششان آمده بود و مدرک افتخاری اعطا کردند. من در مورد مدیریت، بیشتر از کتاب ها شروع کردم. مثلا «تولید چابک تویوتای ژاپن» و «اصول اساسی علم اقتصاد» و چون هدف خیر بوده است، هر علمی که لازم باشد، خدا می رساند. چون من بارها قرآن را خوانده ام و خیالم راحت است و این جریانات هم که پیش آمده بوده، روز جمعه بود و خیالم راحت بود.»
 


در کارخانه های تبریز چه می گذرد

اندیش، عضو هیات رئیسه اتاق تبریز: این مورد استثناست و در بافت فرهنگی تبریز، چنین چیزی مرسوم نیست.

در سایت چسب هل، در قسمت پیام مدیرعامل، نوشته شده است: «چسب هل با ایجاد فرهنگ تعمیر به جای تعویض، گامی بزرگ در حفظ محیط زیست برداشته است. در صورت فراگیری استفاده از چسب فولاد هل دیگر نیاز نیست بازیافتی صورت گیرد. به طور مثال وقتی کارتل روغن یا رادیاتور اتومبیل و ... به جای تعویض با استفاده از چسب هل تعمیر شوند، نوعی بازیافت از مبدأ صورت گرفته و از ایجاد آلودگی جلوگیری می شود.»

اما نکته مهم به تیترهای پایین این معرفی بر می گردد: «تئوری رنگ آقای خلیل نظری... سراسر موفقیت آقای خلیل نظری» در روزهایی که اصیل ترین کارآفرینان ایران مانند علی اکبر رفوگران مالک و موسس کارخانه بیک، در تنهایی خود به گذراندن روزهای کهن سالی مشغولند و بی ادعا، روزهای شان را می گذرانند، جوانی با 240 کارمند مرد و 90 کارمند زن برای خود امپراتوری راه انداخته است. کارخانه هل، در آذربایجان شرقی واقع شده است. حوالی تبریز، جایی که در طول تاریخ، نبض بازار و مشروطه در آن زده شده است. اتاق بازرگانی آن 104 سال قدمت دارد و به قول سونیا اندیش، عضو هیات رئیسه اتاق تبریز، شهر اولین هاست.

اندیش، زنی که به تازگی به عنوان نایب رئیس شورای شهر اتاق تبریز هم انتخاب شده است، می گوید: «اصلا اینطور نیست که در بافت فرهنگی صنعت تبریز، چنین فضایی مرسوم باشد. این کارخانه تنها مورد، اولین و آخرین مورد است. طبق آنچه که از دوستان پرس و جو کرده ام، از بازرسی اداره کار هم به آنجا رفته اند. مسئولین اجرایی وارد شده و برخوردهای لازم را داشته اند.
 
این کارخانه ممکن بود در داخل تهران هم باشد و یا در شمال یا در جنوب باشد. ما در تبریز کارخانه ها و واحدهای تولیدی داریم که وقتی وارد آنجا می شوید، اصلا متوجه نمی شوید که کارگر و کارفرما چه کسانی هستند. کارگرها علاقه و تعصب خیلی زیادی دارند و برای رشد آن واحد از جان و دل تلاش می کنند، چرا که کارفرما برای آنها فضای مناسبی فراهم می کند. در همه شهرها و کشورها ممکن است چنین اتفاقی بیفتد و کارفرما از موقعیت خودشان استفاده کنند و وارد حریم خصوصی مردم شوند.»

عضو هیئت رئیسه اتاق تبریز با تاکید بر فضای اقتصادی این شهر ادامه می دهد: «با توجه به این که تبریز و آذربایجان از صنعتی ترین مناطق کشورند، نرخ بیکاری از متوسط کشوری پایین تر است اما ما همین را هم قبول نداریم. باید برای شکوفایی صنعت و برای اشتغال زایی صنایع خدماتی و تولیدی برنامه های مدونی داشته باشیم. امیدواریم با سیاست های تشویقی و حمایت های دولت جدید، برنامه های توسعه صادرات غیر نفتی پا بگیرد و اوضاع عوض شود.»

بخشی از جنجالی ترین قوانین کارخانه هل، مربوط به زنان بود. این ماجرا هم از جایی شروع شد که در آگهی استخدام آن آمده بود: «چسب هل 600 نفر خاتم مجرد استخدام می کند. بر اساس آموزه های دینی، استخدام خانم متاهل ممنوع است.» بررسی در میان سایر قوانین کارخانه نیز نشان می دهد، دخترها در صورت ازدواج، باید کارخانه را ترک کنند.
 
در بند 29 آن آمده است: «افراد متاهل مونث به دو صورت می توانند کار خود را در کارخانه ادامه دهند: 1- فعالیت آنها در زمینه بخش مدیریتی باشد. 2 حقوق آنها بیشتر از حقوق و مستمری همسرشان باشد.» در بند 86 ام نیز تاکید شده است: «کسانی که خانم های شان بعد از ازدواج کار می کنند، مصداق بی غیرتی بوده و برداشتن آنها برای کارخانه ممنوع است.»

در آذربایجان شرقی، نرخ مشارکت اقتصادی 43.4 درصد و نرخ بیکاری آن 10.3 درصد است. آخرین گزارش مرکز آمار ایران از نیروی کار در بهار امسال، نشان می دهد که 41.1 درصد از شاغلان این استان، در حوزه صنعت کار می کنند و 88.98 درصد از آنها نیز در بخش خصوصی مشغول هستند. نرخ بیکاری عمومی زنان در کل کشور 20.8 درصد است اما زنان آذربایجان شرقی با 12.3 درصد نرخ بیکاری، در دسته کمترین زنان بیکار در کل کشور قرار می گیرند.

حرف های سونیا اندیش، تنها زن اتاق بازرگانی تبریز نیز این آمار را تایید می کند. او می گوید: «قوانین مجموعه هل، کج سلیقگی کارفرمای آن است اما اینطور نیست که در کل استان، تسری داشته باشد. بافت فرهنگی تبریز به هیچ وجه تفاوتی با بقیه کشور ندارد و شبیه بافت فرهنگی کل ایران است. زمینه برای حضور زنان در هر حدی باشد، تبریز و آذربایجان هم در همان حد است. چه بسا بهتر هم باشد. تبریز همیشه شهر اولین ها بوده است. اولین زنانی که کارت بازرگانی گرفته اند، از خانم های اینجا بوده اند. تصور نکنید که ما مشکلی داریم. این کارخانه برای آقایان هم ضوابط گذاشته که در زمان مشخصی به دستشویی بروند.»

نایب رئیس شورای شهر تبریز، در انتهای صحبت هایش باز هم تاکید می کند و می گوید: «اصلا، اصلا، اصلا. این چیزها را به پای کل شهر نگذارید. برای بازدید از واحدهای ما بیایید. به عنوان کسی که 14 سال است در هیئت حل اختلافات کارگری و کارفرمایی بوده ام، حرف می زنم. نمی گویم استثنائات را رد می کنیم ولی عموما در بنگاه های ما همه با هم در یک مسیر که بتواند بنگاه اقتصادی را ارتقا دهد و نفع کارگر و کارفرما در آن رعایت شود، کار می کنیم. این مورد استثنایی بوده است. البته توجه کنید که این شرکت خیلی وقت نیست که فعال است و در مقابل، بیشتر بنگاه های ما قدمت زیادی دارند.»

چسب هل های دیگری هم وجود دارند؟

فروزانفرد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران: به کارآفرینان اصیل نگاه کنید، آنها بهترین امکانات را برای کارمندان شان فراهم می کردند.

آمارهای رسمی نشان می دهد که در ایران، 152 هزار کارخانه وجود دارد و 36 هزار مدیر خصوصی، فعالیت می کنند. آنها روی هم رفته، سالیانه 11 هزار میلیارد تومان حقوق می دهند. هفته گذشته، در جنجال های هل، کاربران شبکه های اجتماعی به خصوص در توییتر، اسامی برخی از مجموعه های دیگر را نیز مطرح کردند و از تجربه های خود نوشتند. یکی از آنان لیسانس مدیریت بازرگانی دارد، از سال 92 تا 95 در مجموعه ای صنعتی کار کرده و حالا عطای آن را به لقایش بخشیده است.
 
 
خلیل نظری 
 
او یک سال است که فعالیت در اسنپ را به کار کردن با حقوق یک و نیم میلیون تومانی به عنوان کارشناس فروش، ترجیح داده و هنوز دل پری از مجموعه قبلی اش دارد. او می گوید: «من از آنجا استعفا داده ام، چرا که واقعا یک محیط کثیف بود. با پرسنل، هر کاری که دل شان می خواست انجام می دادند. در زمان عقد قرارداد، از ما امضای تسویه حساب می گرفتند. قراردادها به نحوی تنظیم شده بود که یک ماهه بود، ماه به ماه تمدید می کردیم. یعنی اگر کسی اخراج می شد همان حقوق یک ماه را می گرفت. سال 91، 50 نفر از پرسنل خانم را اخراج کردند چرا که مدیر مخالف کار خانم ها بود.»

در شرایط کوتاه این بنگاه صنعتی جذب نیرو نوشته شده است: «عدم عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه های سیاسی» اما آنهایی که معتقدند در این مجموعه قوانین سختگیرانه تر از پادگان های نظامی حکمفرماست، از سختگیری های بیشتری صحبت می کنند. مرد جوانی می گوید: «حراست برای ما مرکز ترس بود. عضویت ما در تمام شبکه های اجتماعی کنترل نامحسوس می شد. پرسنل حق نداشتند فلش مموری همراه داشته باشند و پورت یو اس بی ها را بسته بودند.»

در این باره روزنامه نگاری که برای تهیه گزارش از کارخانه های زیادی بازدید میدانی داشته است، می گوید: «کارخانه هایی که در تمام این سال ها رفته ام، اوضاع چندان عجیب و غریبی نداشتند. کارگران از همین که سر کار هستند، راضی بودند. فقط یکی دو کارخانه است که مدیر آنها را می شناسم و به نظرم آدم هایی هستند که ممکن است به نیروهای کارشان زیادی سخت بگیرند. بیشتر از کارخانه ها، اوضاع تولیدی ها در خیابان سعدی ناراحت کننده است. زن های زیادی آنجا کار می کنند که گاهی برای شیفت شب، شرایط سختی دارند.»

حرف و حدیث هایی که در هفته گذشته مطرح شد، تمام آنچه در کارخانجات خصوصی می گذرد نیست. حسن فروزانفرد، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران است و مدیریت صنایع غذایی کامبیز را بر عهده دارد. او معتقد است باید زمینه ها و شرایط کار کردن را در نظر گرفت و با نگاهی تاریخی، می گوید: «برای بحث کارخانه داری بخش خصوصی، باید نگاهی تاریخی داشته باشیم. به کارخانه داری در دهه 40 در ایران نگاه کنید.
 
آن زمان شروع فعالیت های حرفه ای و صنعتی شدن بود. اغلب برندهایی که حالا می شناسید، در دهه 40 پایه گذاری شده اند. اگر زمینه شکل گیری یک فعالیت تولیدی مناسب و حرفه ای باشد و در بستر مساعدی از کسب و کار رشد کند، در آن حالت رفتار بخش خصوصی در به کارگیری نیروی انسانی و تعاملات آن بسیار متفاوت خواهد بود. به دهه 40 نگاه کنید، به آگهی هایی که برای استخدام نیرو در اواخر دهه 40 و اوایل 50 در فضای کسب و کار ایران وجود دارد.
 
ببینید که بخش خصوصی فعال در آن زمان، حاضر است چه خدمات و ویژگی هایی را برای کارکنان خود داشته باشد؛ ویژگی های مساعد برای رفت و آمد، غذا، دریافت امکانات رفاهی مناسب و زمینه های خیلی خوب برای آموزش. وقتی اندازه کسب و کار مناسب و فضای کسب و کار رو به توسعه و بهبود باشد، رفتار حرفه ای بخش خصوصی هم بهتر است اما در شرایطی که وضعیت کسب و کار نامناسب باشد و گرفتاری های فراوان برای راه اندازی، پیشرفت و فعالیت های تولیدی وجود داشته باشد، پاسخگویی های متعددی برای مدیریت کارخانه به دستگاه های مختلف وجود داشته باشد و دسترسی به منابع راحت نباشد، سایز راه اندازی شرکت ها از سایز طبیعی خارج می شود و منافع به نحوی کاهش پیدا می کند که صاحبان بنگاه امکان تعاملات مناسب را از دست می دهند.»

او ادامه می دهد: «آنچه امروز به آن مبتلاییم؛ دوره طولانی بی نظمی در دسترسی به منابع مالی است. بنابراین در مورد ماجرایی که طی یکی دو هفته اخیر از آن صحبت می شود، باید همه جوانب را در نظر گرفت. جنس این اتفاق فقط از نوع جنس تصمیم شخصی صاحبان کارخانه ها نیست، بلکه مجموعه ای از اتفاقات است که در نهایت به تصمیم صاحبان شرکت ها منجر می شود.
 
البته توجه هم داشته باشید، این نوع اندیشه، اندیشه تمام صاحبان کسب و کار نیست و ناشی از این نیست که در تمام بخش خصوصی ما، سودپرستی، پول جویی و بد اخلاقی وجود دارد. به خاطر مجموعه مشکلات فضای کسب و کار ما، وضعیت نامناسب در تعاملات کارگرها به وجود می آید، سهامداران شرکت در حد مطلوب از امکانات شان نمی توانند استفاده کنند و بی تردید فضای مساعدی هم فراهم نمی شود.»

مدیران خصوصی کار خلق می کنند یا ثروت برای خود؟

موسوی، مدیر مجموعه فیروز با 750 کارمند معلول: من فقط وظیفه خودم به عنوان یک مسلمان را انجام داده ام.

بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، 84.1 درصد از کل کارکنان کشور، در بخش خصوصی کار می کنند. 85.4 درصد از مردان و 78.4 درصد از زنان شاغل در این بخش مشغول به کارند. 80.2 درصد از شاغلان نقاط شهری و 94 درصد از روستایی ها در این بخش کار می کنند. 49.8 درصد از افراد نیز شاغل در بخش خدماتی و 31.5 درصد درصد فعال در بخش صنعت هستند.
 

اصغر قندچی

فروزانفرد در اتاق ایران نیز به عنوان نایب رئیس کمیسیون خصوصی سازی، حضور دارد. او با تاکید بر فعالیت مهم بخش خصوصی می گوید: «نباید یک مورد خاص را تبدیل به یک قاعده کنیم و بگوییم فعالان اقتصادی به دنبال بهره کشی از نیروی کار هستند. این مسئله تند است و با واقعیت فاصله دارد. من به دهه 40 و 50 اشاره کردم؛ یعنی زمانی که فضای عمومی برای تولید مساعد بود، تورم تحت کنترل بود، زمینه های ثبات سیاسی فراهم بود و کارآفرینان ما سعی کردند هم فضای کارآفرینی را توسعه دهند و هم توانستند رضایت کارکنان را به همراه داشته باشند. نمونه برندهای موفقی را که هنوز هم در حوزه های خودشان از موفق ترین هایند ببینید، نحوه تعاملات آنها با کارکنان مشخص است.»

ایران از نظر فضای کسب و کار، در میان 189 کشور جهان در جایگاه 152 ام قرار دارد و مشکلات این فضا، بخش خصوصی را کلافه کرده است. آنها به هر بهانه ای درباره بهبود محیط کسب و کار حرف می زنند و حتی مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد دولت دوازدهم نیز با صحبت از همین مسائل، پیش از آن که از مجلس رأی اعتماد بگیرد، توانست اعتماد پارلمان بخش خصوصی را جلب کند.

فروزانفرد می گوید: «در حال حاضر وقتی سایز کسب و کارها کوچک می شود، مدیران و موسسان تخصص و سرمایه لازم را ندارند و فضای عمومی کسب و کار سوددهی بلندمدت ندارد، نمی توان از کارفرما هم انتظار داشت که رفتارهای حرفه ای به خرج دهد. تخلف همیشه وجود دارد؛ در هر گروه اقتصادی و کاری، کم کاری و رفتارهای غیر حرفه ای در بین کارگران هم وجود دارد و همه آنی نیستند که باید در محیط کار باشند، ولی هیچ وقت به کارگران توهین نمی کنیم؛ عموم آنها علاقه مندند که فضای مساعد برای کار داشته باشند. همانطور که برچسب زدن به کاربران و فعالان صنفی آن را منطقی نمی دانیم، برچسب زدن غیرواقعی به فعالان اقتصادی و تولیدی به خاطر یک رفتار ناشایست نیز، منطقی نیست.»

آخرین گزارش بانک مرکزی نیز حکایت از آن دارد که 14.3 درصد از درآمد پولی ناخالص خانوارها در سال گذشته، از مزد و حقوق بخش خصوصی تامین شده و در مقابل 10.7 درصد از سوی دولت بوده است. درآمد خانوارها از بخش خصوصی در سال 95 نسبت به سال 94 نیز، 13.4 درصد افزایش یافت. تمام این آمارها نشان می دهد بخش خصوصی اگرچه سهم اندکی از اقتصاد حدود 20 درصد، دارد؛ اما نقش بزرگی در زندگی خانواده ها ایفا می کند.

حسین فروزانفرد درباره تجربه شخصی خود برای مدیریت کارخانه می گوید: «ما در مجموعه خودمان، هم علاقه مند به رفتار حرفه ای هستیم، هم سعی می کنیم قوانین را بشناسیم و زیانی هم ندیده ایم. اگر رفتار حرفه ای مبنای فعالیت باشد، هیچ کدام از قوانین به زیان کارفرما نیست. این بستگی به خود ما دارد که قوانین را به بستری مناسب برای تعاملات حرفه ای و یا فضایی برای درگیری های متعدد تبدیل کنیم.
 
من در واحد تولیدی خودم تا جایی که توانسته ام صداقت را حفظ کرده ام و از دادن هیچ امتیاز مثبتی زیان نکرده ام، بلکه فضای تولیدی من هم تقویت شده است. اگر رفتار ما صادقانه باشد و حقوق انسانی را به رسمیت بشناسیم، کارکنان هم محدودیت های ما را به رسمیت می شناسند، و علی رغم این که فضا هنوز برای تولید مساعد نیست، می شود مجموعه خوبی را مدیریت کرد.»

مدیرعامل صنایع غذایی کامبیز، از عدم نظارت صحیح سازمان های دولتی نیز گلایه دارد و می گوید: «برای من عجیب است که چطور نظارت ها به شکل یکسان وجود ندارد. در کشوری که حاکمیت شرکتی یکسان داریم، برای من تولید کننده در استان تهران با دویست نفر کارمند، انواع و اقسام کنترل ها و جزئی نگری ها وجود دارد، اما در جای دیگری از همین کشور، چنین تخلفاتی اتفاق می افتد. این خود نوعی تبعیض و بی توجهی است. مسئولین محترم وزارت کار باید به این موضوع توجه داشته باشند و جلوی این فعالیت ها را که باعث می شود وهن به وجود آید، بگیرند.»
 

کارخانه ایران کاوه

بررسی ها در شبکه های اجتماعی نشان می دهد مردم در انتقاد از چسب هل، جانب انصاف را رعایت کرده و همه را با یک چوب نرانده اند و موجی نیز در حمایت از کارخانه فیروز، شکل گرفته است. در یکی از اولین توییت ها آمده بود: «در مقابل چسب هل، کارخانه فیروز را داریم که 90 درصد از کارکنانش را معلول ها تشکیل می دهند.»

محمد موسوی، مدیرعامل کارخانه فیروز، در دو سالگی دچار فلج اطفال شد و در بزرگسالی، فعالیت های اقتصادی اش را با رویکرد اجتماعی شکل داد و حالا در مجموعه فیروز، حدود 750 معلول مشغول به کار هستند. او هم در صحبت هایش، از دغدغه دین حرف می زند اما با تفاوت زیادی با خلیل نظری و احتمالا این همان چیزی است که یکی را در نظر مردم گرانقدر می کند: «خیلی ها به من می گویند فلانی، کارهای خارق العاده ای کرده اید! نخیر!
 
من در شرکت فیروز، هیچ کار غیر عادی نکرده ام و فقط وظیفه خودم به عنوان یک مسلمان را انجام داده ام. این بقیه هستند که کارهای عجیب و غریب می کنند. آنهایی که چوب لای چرخ کسب و کارها می کنند، آنهایی که رشوه می گیرند و ... دارند کارهای عجیب و غریب می کنند و من فقط وظیفه ام را به عنوان یک مسلمان انجام داده ام. همانطوری که حضرت علی، چاه آب حفر می کرد و هنوز از قنات بیرون نیامده، آن را وقف می کرد.»

گفتگو با هکر سایت چسب هل؛

هک کردم تا اعتراض کنم

نه اسم و رسمی می دانیم و نه هیچ چیز دیگر، فقط می دانیم او فردی است که «دیکتاتور» کوچولو را روی صفحه اول سایت چسب هل نوشت و سایت این شرکت را که قوانین عجیب و غریب اساسنامه هم روی آن قرار داشت، هک کرد و از خودش یک آدرس توئیتری به جا گذاشت. با این فرد که هک را نوعی حرکت اعتراضی می داند، گفتگو کرده ایم و البته که این صحبت کوتاه به معنای تایید این نوع اعتراض نیست.

سایت چسب هل را چه زمانی هک کردی؟

- دقیقا همان زمانی که در خبرها مطرح شد، ظهر جمعه.

امنیت سایت بالا بود یا نه؟

- تقریبا بالا بود، چون از سیستم مدیریت محتوای آماده استفاده می کرد.

چقدر طول کشید تا هک شود؟

- نیم ساعت فکر می کنم.

راستی، چند سال ات است؟

- 23.

چطور به ذهن ات رسید که سایت را هک کنی؟ می خواستی مطرح شوی، فالوئرهایت بالا رود یا چیز دیگری؟

- حرکت هایی از این دست که حالت اعتراض آمیز دارد، نمی تواند برای معروفیت و جلب فالوئر باشد. وقتی در خبرها خواندم که خلیل نظری چه قوانین مسخره و دیکتاتور گونه ای برای مجموعه اش تعیین کرده و بدتر از آن وقتی پاسخی را که داده خواندم، تحریک شدم که صدای اعتراض ها را به گوشش برسانم.

الان با این حرکت فکر می کنی صدای اعتراض ها به گوش شان رسید؟

- آره، به نظرم رسیده.

 
 
چه چیزی دیدی که فکر می کنی اعتراض ات را رسانده ای؟ با تو تماسی داشته اند یا تلاشی برای پس گرفتن سایت کرده اند؟

- با پاسخ هایی که مدیر این مجموعه در اینستاگرام داد معلوم بود که اعتراض ها به آنها رسیده است. تماسی نگرفتند و کنترل سایت هم در دست من نیست، چیزی هم تخریب نشده است. صرفا پیغام را گذاشتم و خارج شدم.

هک کردن کاری غیر اخلاقی به حساب می آید. در مقابل عده زیادی از کار تو خوششان آمده، در کامنت هایت هم عده ای هستند که اعتراض کرده اند. به نظر خودت این که کار غیر اخلاقی خلیل نظری را با یک کار غیر اخلاقی دیگر در فضای مجازی جواب داده ای، اعتراض واقعی بوده است؟

- هک دقیقا مثل چاقوست که هم برای قتل و هم برای پزشکی کاربرد دارد. ممکن است برای تخریب استفاده شود، ممکن است برای اعتراض و ممکن است برای بالا بردن امنیت. من به هیچ وجه قصد ندارم هک را قانون و اخلاق جلوه دهم و از آن دفاع کنم، اما هر شخصی سبک اعتراض خودش را دارد. یکی هشتگ می زند. یکی در خیابان می رود و پلاکارد نشان می دهد، یکی هم مثل بنده؛ هک می کند.

نمی ترسی و نگران نیستی که پیگیری شود و مشکل امنیتی برایت پیش آید؟

- واقعیت این است که اصلا دوست ندارم چنین اتفاقی بیفتد و سعی می کنم که نترسم.هفته نامه صدا
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: