آموزش کودکان مبتلا به اوتیسم
ریحانه، مادر یک بچه اوتیسمی است. 27 سال پیش یکی از برادرانش در سه سالگی
حرکاتی از خودش نشان داد که با بدتر شدن شرایطش، او را به آسایشگاه روانی
بردند. دو سال آنجا بود و فوت کرد. او با چنین تجربه و ذهنیتی، در سه ماهگی
پسرش متوجه حرکات غیر عادی فرزندش شد. ریحانه را در «خانه بازی» ملاقات
میکنم. بهعنوان مربی در این مرکز کار میکند و پسر 8 سالهاش را هم با
خود به این مرکز میآورد. سرگرم بازی لگو با بچههاست. پسرش هم در این بازی
مشارکت دارد. حرکاتش مثل دیگر کودکان است، فقط در تلفظ کلمات مکث میکند و
البته کمی هم لکنت زبان دارد. ریحانه درباره بیماری پسرش میگوید: وقتی سه
ماهه بود، چشمانش واکنش سختی به نور نشان میداد. مسیر دستهای مرا دنبال
نمیکرد. مدام بیقرار بود و... چون خاطره برادرم را در ذهن داشتم،
بلافاصله او را نزد یک پزشک در تهران بردم. پزشک با تشخیص اوتیسم اطمینان
داد که چون زود متوجه شدهایم، پوریا به درمان جواب دهد. همه درآمدمان را
برای درمان او گذاشتیم و درمان عالی پیش رفت؛ اما نتوانست ازپس تستهای پیش
از دبستان بربیاید و به مدرسه راه پیدا کند. این در حالی بود که پزشکش در
تهران تأکید کرده بود که کودکان اوتیست آموزش پذیرند و پوریا نیز میتواند
در کنار بچهها تحصیل کند.
منصوره آقاجانی، روانپزشک، اوتیسم را اختلال رشدی میداند که در دوران
کودکی قبل از سه سالگی بروز میکند. او میگوید: این بیماری با تأثیر روی
مغز باعث میشود تا فرد در سه حوزه تعاملات اجتماعی، ارتباط با دیگران و
نداشتن ابزارهای لازم برای تعامل، از جمله تماس چشمی، به مشکل بربخورد. او
میگوید: اوتیسم قابل درمان است، اما مهم تشخیص بموقع آن است. اوتیسم، یک
معلولیت ذهنی نیست. میتوان گفت با کمک رفتار درمانی، بازی درمانی،
گفتاردرمانی و مشاوره کودک و نیز همکاری خانواده با کادر مشاوره، کودک روند
خوبی پیدا میکند؛ او تصریح کرد: این کودکان اگر مراحل درمانی را درست طی
کنند، میتوانند در مدارس استثنایی حتی عادی درس بخوانند.ایران