با اجرای کالیفرنیای ۲۰۱۶، میتوان جلوی پرتیها را گرفت و در نتیجه سالانه دو هزار میلیارد تومان صرفه جویی کرد.
شفا آنلاین>جامعه پزشکی>مصمم
است و امیدوار. میگوید میتوان با برداشتن گامهایی هرچند کوچک به جاهای
بزرگی رسید و اصلاحاتی اساسی انجام داد. کمی محافظهکار است اما آنجایی که
احساس میکند پا روی حق گذاشته شده، جدیتر وارد بحث میشود. علیرضا
سمیعی، رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه معتقد است که تنها راهکار عملی که در حال حاضر
به ذهن همه افرادی که دستاندرکار بحث تعرفه هستند، رسیده است آوردن کتاب
کالیفرنیای ۲۰۱۶ است.به گزارش
شفا آنلاین:دکترعلیرضا سلیمی-رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران-وکاندیدای انتخابات نظام پزشکی میگوید: با اجرای کالیفرنیای ۲۰۱۶، میتوان
جلوی پرتیها را گرفت و در نتیجه سالانه دو هزار میلیارد تومان صرفه جویی
کرد. گفتو گوی ما را بخوانید:
به عنوان اولین سوال برخی همکاران میپرسند آیا بودن یا نبودن این سازمان نظام پزشکی فرقی میکند؟
قطعا
ما به سازمان نظام پزشکی نیاز داریم. اینکه ما سازمان نظام پزشکی را نقد
کنیم که خوب است یا بد، بحثی است که باید وجود داشته باشد. خود من هم به
مطالباتی که انجامنشده و بخشهای دیگر، نقدهایی را دارم اما نکات مثبتی هم
در این زمینه دیدهام. ما قطعا به سازمانی برای دفاع از حقوق صنفی پزشکان
نیاز داریم و جایگاه و خاستگاه این امر سازمان نظام پزشکی است. در حال حاضر
من خودم بهعنوان رئیس انجمن بیهوشی درواقع رئیس یک انجمن علمی هستم ولی
با این وصف بیش از ۹۵ درصد وقت و انرژی و کارم صرف انجام کارهای صنفی
میشود درصورتیکه اگر نظام پزشکی خوب و موفق و با قدرتی داشته باشیم، این
وظیفه باید به گردن آن باشد. گرچه من واقعا منتقد این سازمان هستم.
علت نارضایتی جامعه پزشکی از عملکرد سازمان نظام پزشکی را مربوط به نقص
قانونی میدانید یا فکر میکنید در اجرا نواقصی وجود دارد؟
قانون
نظام پزشکی یکبار بعد از انقلاب در سال ۱۳۸۳ تغییر کرد و نقاط بسیار خوبی
در آن گنجانده شد و نقاط قوتی دارد. من معتقدم بعد از گذشت این سالها جا
دارد که این قوانین ترمیم و بهروز شود. مطالبات جامعه پزشکی تغییر کرده و
روابط، جایگاهها متفاوت شده است و ساختار درونی تخصصهای مختلف و پزشکها
با هم فرق کرده است. سازمان نظام پزشکی هم سه تا وظیفه مهم دارد که مثل یک
بافت همبند است؛ ارتباط بین پزشکان مختلف، ارتباط بین سازمان با سایر
ارگانها و نهادها و ارتباط بین پزشکان و مردم. طبعا این ارتباطها در این
سالها تغییر کرده و نیاز هست این قوانین بهروز شوند. نکته دوم این است که
همان قانونی هم که نکات مثبتی زیادی دارد، به لحاظ اجرایی مشکل داشت. من
فکر میکنم در قدم اول باید قوانین ترمیم شوند و در قدم دوم یک تضمین برای
اجرا هم برایش وجود داشته باشد.
برخی از همکاران جوان میگویند چرا ما باید در انتخابات نظام پزشکی شرکت
کنیم؟ این شامل برخی دستیارها میشود، شامل خیلیها از همکاران پزشک عمومی
میشود و خیلی از متخصصین جوانتر.
این
مبتلایی تمام انتخاباتها هست. ما همیشه در انتخابات طیف وسیعی داریم که
با این شعار پیش میآیند که ما نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم. من
بهشخصه فکر میکنم که بدترین حالتی که نیروهای جوان و خوب و پرانرژی ما
میتوانند داشته باشند، بیتفاوتی است. موافق بودن خوب است، مخالف بودن،
مطالبه داشتن، نقد داشتن همه صفاتی است که من میپسندم اما من فکر میکنم
بیتفاوت بودن همیشه بدترین گزینه است. در اینکه همکاران جوانتر ما یا
دستیاران مشکلاتی دارند، شکی نیست. اینکه دلخوریهایی دارند، شکی نیست اما
قطعا پاسخ به این مشکلات و دلخوریها بیتفاوت شدن و دلسرد شدن یا دخالت
نکردن در امور نیست.
چه فایدهای برایشان دارد؟ چرا باید رای بدهند؟
تصور
ما نباید این باشد که یک شبه قرار است معجزهای رخ دهد. قرار است گام
کوچکی برداشته شود اما اگر گامهای کوچک و مستمر برداشته شود ما به
ایدههایمان میرسیم. نگاه من به این انتخابات این است که یک انتخابات
پرشور و یک پشتوانه رای بالا گام کوچکی است برای پیدا کردن هویت ازدسترفته
پزشکان. همه ما در درجه اول بهعنوان شرکتکننده باید این گام را برداریم.
صدها گام دیگر هم تا بتوانیم انتظارات نسل جوان را برآورده کنیم، راه
داریم. من این را قبول دارم، به آنها حق میدهیم مشکلات زیادی دارند اما
باید آستین بالا بزنند و مشارکت کنند، صبور باشند و گامها را دانهدانه با
همدیگر طی کنیم.
اگر نظام پزشکی دچار اختلافنظر با وزارت بهداشت شود، چهکار باید کرد؟
کار
نظام پزشکی مثل یک بافت همبند در بدن است که قسمتهای مختلف را به هم
مرتبط میکند. یکی از این ارتباطات، ارتباط سازمان با سایر ارگانها و
نهادهاست. بیشترین کار و تعاملی که سازمان نظام پزشکی خواهد داشت، با وزارت
بهداشت است. تصور ما بر این است که باید بر این مقوله کار شود، حداکثر
هماهنگی باشد. انتظار ما این است که بسیاری از وظایفی را که وزارت بهداشت
در حال حاضر دارد، به انجمنهای علمی و بهخصوص سازمان نظام پزشکی تفویض
کند. اگر در تعامل بتوانیم روند درستی را طی کنیم، انتظار این است که در
چهار سال آینده بخشهایی از وظایف و کارهای مهم وزارتخانه به سازمان نظام
پزشکی تفویض شود.
بههرحال مواردی به وجود میآید که اختلاف دیدگاه بین نظرات نظام پزشکی و نظرات وزارت بهداشت وجود دارد. چه باید کرد؟
اختلافنظر،
اختلاف در تعبیر قوانین که همیشه وجود دارد. این امری بسیار طبیعی است.
مشکلات پیشبینینشده همیشه وجود دارد. مرجع ما قانون است اگر ما یک قانون
درست و به روزی در سازمان نظام پزشکی داشته باشیم، قطعا رجوع به آن قوانین
حدومرز را مشخص میکند و میتواند اختلاف را برطرف کند.
اگر یک اختلاف بین نظام پزشکی و وزارت بهداشت وجود داشته باشد که
بههرحال در این چهار سال خیلی هم پیش آمد، چهکار باید کرد؟ اینکه ما
بگوییم قوانین و اینها، حرفهای قشنگی است اما باید دید در عمل چه باید
کرد. ما الآن با وزارت بهداشتی مواجهیم که نقش قابل ملاحظهای برای صنف
قائل نیست. اینجا چه باید کرد؟
برای
اینکه ما بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم باید یک استراتژی درستی داشته
باشیم. تعامل با ارگانهای دولتی و وزارت بهداشت در این چهارساله نقد زیادی
داشت. دوستان و همکاران و ما معتقدیم که شاید نظام پزشکی صلابت لازم و
جایگاه واقعیاش را نداشته است. من فکر میکنم، اولین قدم این است که گروهی
که امسال کاندید میشوند، ترکیبی از افراد باتجربه، صاحب کاریزما و افراد
جوان و صاحب قدرت دوندگی انتخاب کنیم که این کار قدرت چانهزنی را بالا
میبرد. دوم اینکه من تصور میکنم هرچقدر هیئتمدیرهای که وارد کارزار
انتخاباتی میشود، وابستگیهای دولتی کمتری داشته باشد، این امکان را به ما
میدهد که در برخوردها و مواجهاتی که پیش میآید، قدرت چانهزنی بالاتری
داشته باشیم.
در حال حاضر مهمترین کارکرد نظام پزشکی، رسیدگی به شکایات یا همان بخش
انتظامی آن است. خیلی از جامعه پزشکی احساس میکنند بسیاری از پروندههایی
که در نظام پزشکی به آنها رسیدگی میشوند، مجددا از طریق دادسرای جرائم
پزشکی به جریان میافتد و یکبار هم در آنجا انجام میشود. برای این
دوگانگی و این فرایندهای موازی در رسیدگی به تخلفات، شکایات یا هرچه اسمش
را بگذاریم، چه برنامهای میشود داشت و چه باید کرد؟
یکی
از بیشترین گلایههایی که پزشکان این مدت داشتند، بحث این است که جایگاه
حقیقی پزشکان زیر سوال رفته است. بخشی از این شکوائیه به روند بررسی و
برخورد با تخلفات و مشکلات و شکایات برمیگردد. حقیقت این است که نهتنها
میتوانند به یکجا بلکه میتوانند به چند جا شکایت کنند و این شکایت را
میتوانند چندین بار هم تکرار کنند. این روند، روند خوشایندی نیست و من هم
قبول دارم که از انتقادات جدیای هست که تا این لحظه وجود داشته است. باید
ساختار انتظامی سازمان نظام پزشکی از اینی که هست، قویتر شود. ما چند مشکل
جدی در چند سال اخیر داشتهایم؛ یکی بحث زندانی شدن پزشکان و برخوردهای
سلیقهای. در این زمینه ما باید با منشا قانونگذاری یعنی مجلس تعامل کنیم.
فکر میکنم در بحث قوانین، قوه قضاییه هم باید همکاری لازم را داشته باشد و
این بخش را به سازمان نظام پزشکی تفویض کند. این حق پزشکان است که، بررسی
تخلفات و مشکلاتشان در این سازمان بررسی شود. بدیهی است که همیشه باید مرجع
بالاتری هم وجود داشته باشد. به هر صورت حق مردم هم چیزی است که، به
اعتقاد من و فکر میکنم همه پزشکان، فراتر از حق همه ماست. همه ما برای
بیماران و برای مردم آمدهایم؛ بنابراین مرجع بالاتری را هم در نظر
میگیریم که اگر جایی اختلافی باقی ماند، به آن مرجع ارجاع داده شود. این
بحث موازی بودن شکایتها، حجم زیادی از وقت، انرژی و سرمایه پزشکان و مردم و
کشور را میگیرد و حتما باید مسیرهای موازی قطع شود، مسیر یکسان شود و
امیدواریم که در این زمینه بتوانیم تعامل خوبی با دولت داشته باشیم.
انتقاداتی به سازمان نظام پزشکی وارد است که بدنه اداریاش خیلی فربه شده
اما کارکردش بهخصوص در جاهایی که به شان و کرامت جامعه پزشکی برمیگردد،
در جایگاهی که باید باشد، نیست.
این
را باید تفکیک کنیم. در شهرستانها تا حدود زیادی سازمانها به لحاظ نیروی
انسانی وظیفهشان را در حد قابل قبولی نسبت به سایر سازمانهایی که در
ایران است، انجام میدهند. در تهران این مشکل بهطورجدی وجود دارد و ریشه
آنهم برمیگردد به یک معضلی که سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ اصلا وجود
خارجی ندارد و این اتفاقی است که برای بیشتر سازمانها و ارگانهایی که در
تهران هستند و یک شاخه تهران دارند و یک شاخه کشوری دارند، پیش میآید.
سایه شاخه کشوری آنقدر سنگین است که آن انجمن یا ارگان که متعلق به تهران
است را کمرنگ میکند یا حذف میکند. کل سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ بیش
از چند اتاق که جمعش شاید چهل متر هم نمیشود و چند پرسنل بیشتر نیست. طبعا
این کمی با صحبت شما به لحاظ ریشهای در تضاد هست. سازمان نظام پزشکی
تهران بزرگی وجود ندارد؛ بنابراین من قبول دارم که سرویس و کارکردی که برای
مردم انجام میدهند، بهاندازه کافی نیست. در درجه اول برای برطرف کردن
این نقص باید تهران هویت مستقل پیدا کند، صاحب جا شود. با این ترفند آن
زمان در قدم دوم من قبول دارم که سازمان نظام پزشکی ایران ساختار قدری از
هم گسیخته دارد، وضعیت پرسنلیاش باید صاحب چارت دقیقتری شود. البته اگر
ته نظر من را بخواهید من بیشتر دوست دارم سازمان گسترش پیدا کند؛ کمیتههای
بیشتر، فعالیتهای بیشتر تا اینکه بیاید سازمانش را کوچک کند. من فکر
میکنم که تهران باید مستقل و قوی شود و برای سیستم ایران هم یک وضعیتی
تعریف شود که بتواند کارهای بزرگ و کشوری را دنبال کند و نحوه مدیریت نیروی
انسانی هم بحثی است که هرچقدر رویش کار کنیم، کم است. کرامت مراجعهکننده
که اینجا پزشکان و همکاران ما هستند، قیمت ندارد.
در مورد انتقاداتی که متخصصان بیهوشی از وزارت بهداشت بهخصوص در زمینه تعرفهها داشتند، چه میگویید؟
این
قصه محبوب من است. چون دو سال کامل زندگیام را روی بحث تعرفهها گذاشتم.
از جلسههای بیانتها با کارشناسها، جلسات خیلی ارزشمند با وزرای مختلف و
خیلی از مسئولان کشور در این زمینه داشتهام. میتوانم بگویم که دغدغه اول
صنف پزشکی امروزه، تعرفه است. در مورد بعضی تخصصها مثل بیهوشی از یک دغدغه
فراتر رفته و تبدیل به یک معضل و مشکل جدی شده است. خلاصه ماجرا این است
که بهطور ناگهانی قرار شد امسال تعرفه بیهوشی ۲۵ درصد کاهش پیدا کند.
فکر میکنید کل عددش در کشور چقدر قرار است شود؟
این کاهش ۲۵ درصدی در کل کشور، خوشبینانه یک صرفهجویی معادل ۱۵۰ میلیارد تومان در سال ایجاد میکند.
کلا؟ یعنی مجموع چیزی که از جیب مردم پرداخت میشود، چیزی که بیمهها میپردازند؟
کلا
هزینه صرفهجویی شده حدود ۱۵۰ میلیارد تومان است که در مقایسه با عدد شش-
هفت هزار میلیارد تومان بدهی که طرح تحول سلامت دارد، این عدد بسیار بسیار
ناچیز است. من چند عدد خدمتتان ارائه میدهم که عددهایی است که خیلی دقیق
هستند و کمتر کسی به اینها دسترسی دارد. از کل بودجه طرح تحول سلامت ۱۷
درصد به پرداختی دستمزد تمام متخصصان و پزشکان تعلق میگیرد و ۸۳ درصدش هم
در سایر قسمتها صرف میشود. در این ۱۷ درصد یک یا یک و خوردهای درصد از
آن متعلق به پزشکان بیهوشی است که کاهش ۲۵ درصدی آن، حدود ۱۵۰ میلیارد
تومان صرفهجویی ایجاد میکند که این عدد، عدد بسیار ناچیزی است. امسال
حدود شش تا هفت هزار میلیارد تومان این طرح کمبود بودجه داشت و سال دیگر هم
انتظار میرود که این عدد، عدد بسیار بیشتری شود. در اینکه ما همراه هستیم
و کمبودهای بودجه را درک میکنیم، شکی نیست.
به نظر شما اگر برگردیم به کتاب کالیفرنیای ۲۰۱۶ شرایط بهتر میشود؟
تنها راهحل عملی ارائهشده همین است.
در این حالت فکر میکنید این ۱۵۰ میلیارد به چه مقدار تقلیل پیدا میکند؟
چون خیلیها معتقدند که اگر ما به کتاب ۲۰۱۶ برگردیم، بازهم این تعرفههای
بیهوشی کاهش پیدا میکند.
بحث ما و چیزی که ما همیشه گلویمان را پاره میکنیم و میگوییم، بحث عدالت بینرشتهای است.
خب منتقدین معتقدند در سالهای قبل تعرفه بیهوشی خیلی بالا رفته بود.
ما
دو جور بحث داریم. یک بحث کارشناسی و پول و رقم و اینهاست. یکی هم بحث
نظرات شخصی. در این زمینه بنده به ضرس قاطع عرض میکنم به پشتوانه تمام
مدیران کشور که پشتوانه کارشناسی ندارد. اینکه نقطه صفر شروع با هم یکسان
نبوده است.
برخی دوستان معتقدند که در سالهای ۹۲-۹۳
در سال ۹۲ درآمد بیهوشی خیلی کم بود؛ یعنی ما یک عقبافتادگی چند دهساله داشتیم.
میگویند شاید به دلیل برخی از متخصصین بیهوشی در برخی مناصب وزارت بهداشت این اتفاق افتاده است.
اصلا.
این یک توهین است. توهین به تمام مسئولان و متخصصین بیهوشی و تمام
برنامهریزهاست. چنین چیزی اصلا نمیتواند درست باشد. مطرح کردن این موضوع
از طرف افرادی که صاحب مسئولیت هستند، قدری بعید است. این بحث کارشناسی
است. من خودم حداقل دهها نامه را ظرف سهماهه اخیر نوشتم. همه با عدد و
رقم، همه کارشناسی شده. خواسته ما هم بسیار خواسته مشخصی است. همهجا
گفتهایم این متوقف شود، کار کارشناسی کنیم. کار کارشناسی هرچه باشد ما
گردن میگذاریم. گفتیم عدد ۲۵ از کجا آمده؟ چرا ۳۰ نباشد و چرا ۲۰ نباشد؟
این عدد ۲۵ از کجا آمده است؟ به ضرس قاطع عرض میکنم که هیچ کار کارشناسی
روی این مسئله انجامنشده است.
یعنی شما معتقدید در مورد تعرفه انجمن بیهوشی هیچ کار کارشناسی انجامنشده است؟
انجامنشده است. این نظر افراد است. فقط سلیقه است.
حالا شما نوک پیکان را به سمت وزارت بهداشت میدانید یا وزارت رفاه؟
من نوک پیکان را اصلا به هیچ طرف نمیبرم.
بالاخره یک نفر این تصمیم را گرفته است. میتوانید بگویید شورای عالی بیمه؟
این
برمیگردد به شورای عالی بیمه. شورای عالی بیمه هم ۹ تا عضو دارد. از این ۹
تا عضو هم، دو- سه تا کلیدی هستند. اتفاقا من همانقدر در وزارت بهداشت
دنبال قضیه هستم که در وزارت رفاه هستم و همانقدر هم از سازمان نظام پزشکی
مطالبه دارم. چراکه درواقع سازمان نظام پزشکی است که باید محکم بایستد و
پیگیر حق ما باشد. برای آینده سازمان جدید هم پیشبینی من هم همین است. چون
در این مواقع سازمان نظام پزشکی است که باید دخالت کند و بحث کارشناسی را
پیش ببرد چون عدالت بینرشتهای مطرح است. اگر من دارم بیش از حقم میگیرم،
یعنی از حق دیگران میزنم.
پارسال سازمان تامین اجتماعی 70 میلیارد تومان فقط برای تست سنجش ویتامین
دی هزینه کردهاست؛ که این عدد با این عددی که شما میگویید قرار است از
محل کاهش تعرفههای بیهوشی قرار است به دست بیاید، برابر است. از آنطرف هم
میدانیم بالای ۹۰ درصد ایرانیها در آخرین بررسی که انجامشده است، کمبود
ویتامین دی دارند. آیا تابهحال شده که انجمن شما مطالعهای انجام دهد که
بهجای اینکه هزینه را کم کنید، فلان هزینه را که اصلا لازم نیست کاهش
دهید.
بهطورجدی
روی این مسئله کارکردهایم و صاحب کلی اطلاعاتیم که قابلارائه است. ما
معتقدیم که بازبینی کتاب کالیفرنیای ۲۰۱۶ و نظارت جلوی پرت را میگیرد و ما
حتی عدد دو هزار میلیارد در سال را برایش پیشبینی میکنیم.
دو هزار میلیارد عدد خیلی بزرگی است بخش قابل توجهی از بدهیهای عقبمانده جامعه پزشکی را میتوان حل کرد!
آخر بدهیهای جامعه پزشکی خیلی کوچک است. ما صحبت صد میلیارد و صدو پنجاه میلیارد تومان میکنیم.
بالاخره بعضیها هستند که ده ماه است که کارانه نگرفتهاند.
ببینید
دو سه تا بحث مختلف داریم. یکی دیرکرد پرداختها، یکی بحث مطالبات بعضی از
تخصصهای مختلف است، یکی بحث کمبود بودجه وحشتناکی است که وجود دارد. این
عددهای کمبود عظیم در طرح تحول سلامت که از مشکلات جدی و انتقادهای جدی
دولتی بود که ما دوستش داریم. این عدد از کجا آمد؟ این عدد از دستمزد متخصص
بیهوشی نیامده که ما ۲۵ درصد آن را کم کنیم. این عدد افزایش استفاده از
پروتزها، افزایش تعداد عملها، افزایش تعداد امارآی ها، افزایش تعداد
آزمایشها که دی۳ که شما میگویید یکی از مثالهایش است. ما درواقع در
نقاط مختلف کشور آمار داریم. مرکزی که تعداد امارآی آن ایکس بوده تا
تعداد ده برابر، بیست برابر افزایش پیداکرده است.
اینها مراکز دولتی هستند یا خصوصی؟
هر
دویشان با نسبتهای مختلف و در ساختارهای مختلف هستند. در بحث دولتی وقتی
شما چنین حرکت بزرگی میکنید و بودجهای را میآورید، طرح تحولی را
میآورید، باید نظارت هم به همان نسبت قوی شود.
انتظارتان از نظام پزشکی آینده برای گروه پزشکان بیهوشی چیست؟
من
این سالها از کار صنفی بیگانه نبودهام. تنها راهکار عملی که در حال حاضر
به ذهن همه افرادی که دستاندرکار بحث تعرفه هستند، رسیده است آوردن کتاب
کالیفرنیای ۲۰۱۶ است.
شما ورژن جدید کتاب ارزش نسبی را دیدهاید؟ نظرتان چیست؟
کامل نشده و بیرون نیامده هنوز که ما اظهارنظر کنیم. حداقل در مورد قسمت بیهوشی ما هنوز روی آن بحث داریم.
از نظام پزشکی آینده چه انتظاری دارید؟
بحث تعرفه هرسال تکرار میشود. هرسال چند ماه تاخیر است، بعد یک کتابی میآید. گروههای مختلف تخصصی دلگیر هستند، شکایت میکنند.
این شکایتها تابهحال بهجایی هم رسیده است؟
خیر
معمولا بهجایی نرسیده است. چند ماهی طول میکشد. نزدیک عید میشود و با
یک سری قول و قرار امید به سال آینده همه وارد سال آینده میشویم و دوباره
این قصه تکرار میشود. یک جایی باید بالاخره این قطع شود. انتظار ما این
است که یکبار برای همیشه این بحث به سازمان نظام پزشکی تفویض شود.
قبلا که تفویض شده بود، بعدا مجلس این امتیاز را گرفت.
به هر صورت خرد خرد پس گرفته شد، الآن هیچی باقی نمانده است. الآن این باید برگردد.
این همان چیزی است که برخی از افراد میگویند چرا باید برویم در انتخابات این نظام پزشکی رای بدهیم؟
باید
رای بدهند برای اینکه نظام پزشکی که نماینده دو درصد جامعه پزشکی باشد و
با رای قلیلی وارد شود، قدرت چانهزنیاش پایین است. منتخب نظام پزشکی وقتی
میخواهد در برابر یک مقام دولتی ایستادگی کند، باید پشتش به رایش گرم
باشد. خیلی بد است که فردی وارد چانهزنی شود، با هزار- هزار پانصد رای. به
همین دلیل میگویم که قدم اول خیلی مهم است که آدم یک پشتوانه و دلگرمی
داشته باشد. آن موقع میتوان کارهای بزرگتری انجام داد.
از وزارت بهداشت چه انتظاری دارید؟
ما
در مورد وزارت بهداشت انتظار داریم که از بدنه انجمنهای علمی، از نظام
پزشکی بهمراتب بیشتر استفاده کند. ما این را تا حدی پیش میبریم که حتی
انتظار داریم که کارها را تا حدی تفویض کند. این برنامه دراز مدت دولت بوده
است.
ساما وزارت بهداشت معتقد است که انجمنهای علمی، انجمنهای علمی هستند، انجمنهای صنفی نیستند.
جامعه
پزشکی، جامعه بسیار ساکنی بود، سالها اصلا کاری نداشت برای انجام دادن.
یک بدنه خیلی ساکنی داشت، کارهایش را هرکسی یک گوشهای انجام میداد و کارش
را پیش میبرد. این سه سال بود که شوکهایی به این بدنه وارد شد؛ مثل طرح
تحول سلامت، مثل تغییرات مختلف که یک مقدار بدنه را به جنبوجوش وا داشت و
این احساس را به وجود آورد که خب ما هم نیاز داریم صنفی داشته باشیم و کار
صنفی کنیم و نیاز داریم قانون بلد باشیم و قس الی هذا. در آن زمان تشکل
دیگری وجود نداشت و این بار درست یا غلط گردن انجمنهای علمی افتاد که
معمولا افراد محبوب و برگزیدهای هستند. به لحاظ قانونی من قبول دارم
پشتوانه اساسنامهای و این مشکلات را دارند اما چیز دیگری هم نبود. علاجش
به سازمان نظام پزشکی برمیگردد. اگر سازمان نظام پزشکی قوی و مستقل باشد،
انجمنهای علمی هم از خدایشان است که کار صنفی را به نظام پزشکی واگذار
کنند و خودشان به کار اصلیشان که کار علمی است بپردازند. من به عنوان یک
استاد تمام دانشگاه خوابش را هم نمیدیدم که رئیس انجمن علمی شوم و کارم را
تعطیل کنم و دو سال دنبال تعرفه بدوم. این اصلا برای من خوشایند نیست.
برای صنف من هم خوشایند نیست ولی چه کنیم.
بعضی از انجمنها میروند زیر نظر وزارت کشور و وزارت کار انجمن صنفی تشکیل میدهند.
همین الآن هم دوباره چون هیچ استراتژی و طرح کلی ندارند من هشدار میدهم که اگر این وضعیت مدیریت نشود ما با یک مشکلی روبهرو هستیم.
فکر میکنید این روش منجر به حل مشکلات میشود یا باعث زیادشدن مشکلات میشود؟
اگر مدیریت شود بسیار روش خوبی است اگر مدیریت نشود و مثل ساختمانسازی
تهران بگذاریم محلهها رشد کنند و از فرم خارج شوند، آن زمان فرم دادن کار
بسیار سختی است. خوب است که الآن فکرش را کنیم. فکر کنیم که چند انجمن صنفی
میخواهیم؛ اختیاراتش چیست؛ در پنج سال آینده چه چیزی از آنها میخواهیم.
طراحی کنیم و جلو برویم نه اینکه یک روزی به خودمان بیاییم ببینیم ۸۰ تا
انجمن ثبتشده. اینها را که کاری نمیتوانیم بکنیم، حالا از این به بعد.
الآن باید قبل از شروع این پروسه، مدیریت انجام شود. قطعا میتواند اتفاق
خوبی باشد ولی نیاز به برنامهریزی دارد.سپید