دکتر هارولد کوئنیگ، دانشیار طب و روانپزشکی در دانشگاه دوک و یکی از همکاران دکتر کروکوف میگوید که دعا یکچیز بیشتر از تکرار و واکنشهای فیزیولوژیکی است.
شفا آنلاین:کوئنیگ و همکارانش اخیرا کتابی را تحت عنوان «راهنمای مذهب و سلامتی»
(Handbook of Religio- and Health) به چاپ رساندند که دربرگیرنده نتایج
تقریبا 1200 تحقیق انجامگرفته درزمینه اثرات دعا روی سلامتی است. کوئنیگ
که نویسنده ارشد این کتاب است میگوید که اعتقادات مذهبی سنتی اثرات متنوعی
روی سلامت فرد دارند. به گزارش
شفا آنلاین: بررسی نتایج این تحقیقها آنها دریافتند که
افراد مذهبی تمایل به زندگی سالمتری دارند. او میگوید: «احتمال سیگار
کشیدن، مصرف الکل و... در میان این افراد کمتر است.» در تحقیقهای
جداگانهای که محققان دانشگاههای دوک، دارتموس و ییل انجام دادهاند این
نتیجه بهدست آمد که افرادی که دعا میکنند یا نماز میخوانند غالبا کمتر
مریض میشوند. بعضی از آمارهای این تحقیقها شامل موارد زیر است:
بهطور متوسط مدتزمان بستری افرادی که هرگز به کلیسا نمیرفتند سه برابر بیش از افرادی بود که همیشه به کلیسا میرفتند.
بیماران قلبی که در هیچ مراسم مذهبی شرکت نمیکردند 14 برابر بیشتر در معرض مرگ ناشی از یک عمل جراحی بودند.
سالخوردههایی که هرگز به کلیسا نمیرفتند یا بهندرت به کلیسا میرفتند
آمار سکته مغزی در آنها دو برابر سالخوردههایی بود که بهطور منظم به
کلیسا میرفتند.
در اسرائیل میزان مرگومیر ناشی از بیماری قلبی و عروقی و سرطان در افراد مذهبی 40 درصد کمتر است.
علاوه
بر این کوئنیگ میگوید: «افرادی که بیشتر مذهبی هستند، غالبا کمتر افسرده
میشوند. و وقتیکه افسرده میشوند، سریعتر از دیگران بهبود مییابند. و
همین بهبود سریع و افسردگی کمتر نتایج مثبتی روی سلامت فیزیکی و کیفیت
زندگی آنها دارد.» در حال حاضر دکتر کوئنیگ با همراهی دانشکده پزشکی
دانشگاه جان هاپکینز و بودجه مالی موسسه ملی تحقیقات مراقبت از سلامتی در
حال انجام تحقیق روی 80 زن سیاهپوستی است که در مرحله ابتدایی سرطان سینه
قرار دارند. نیمی از این زنان بهطور تصادفی انتخاب خواهند شد و در یک گروه
دعا قرار داده خواهند شد. از میان این زنان نیز هشت زن اهل دعا انتخاب
خواهند شد. او میگوید: «در این گروه دعا، تیم حماتی (منظور همان هشت زن
اهل دعا) بیمار را دعا میکنند و بیمار هم برای آنها دعا میکند.
بهطورکلی، آنها غالبا حمایت روانشناختی را به یکدیگر ارائه میکنند و در
مورد مشکلاتی صحبت میکنند که باعث اذیت آنها میشوند.» در دوره آزمایشی
ششماهه، تغییرات به وجود آمده در عملکرد ایمنی بیمار موردبررسی و کنترل
قرار خواهد گرفت.
کوئنیگ
میگوید که مذهب چیزی را تحت عنوان «دید جهانی» (World view) به مشکلات
برای فرد فراهم میآورد که با کمک آن فرد میتواند بهتر از عهده بالا و
پایینهای زندگی برآید. دکتر کوئنیگ میگوید: «داشتن این دید جهانی به مردم
کمک میکند تا با تغییرات سخت زندگی کنار آیند و استرس ناشی از آنها را
تسکین دهند.» علاوه بر این، او میگوید: «یک دید جهانی یک نگرش
خوشبینانهتری به مردم میدهد، امید بیشتری به آنها میدهد و زندگی آنها
را آینده دار، هدفمند و معنادار میسازد. اگر شخصی یک نظام اعتقادی مذهبی
نداشته باشید، در صورت از دست دادن یک عزیز و ابتلا به یک درد مزمن یا یک
بیماری پیدا کردن هدف و معنا برای او سخت میشود.» به گفته کوئنیگ:
«هیچکسی مذهب را بهعنوان یک درمان تجویز نمیکند.» او اضافه میکند:
«چنین کاری یک عمل غیراخلاقی است. شما نمیتوانید به بیمار خود بگویید که
هفتهای دو بار به کلیسا برود. تاکید و حمایت ما این است که پزشک باید نسبت
به نیازهای معنوی بیمار خودآگاهی یابد و سپس از روحانی بخواهد که مطالب
خواندنی تشویقکننده معنویت را به بیمار پیشنهاد دهد. این عمل بسیار
معقولتر است.»
وقتیکه برای دیگران دعا میکنیم
دکتر
کروکوف، یکی از اساتید موفق دانشگاه دوک و عضو مرکز پزشکی امور کهنه
سربازهای محلی (Loca- Veterans Affairs Medica- Center) میگوید: «دعای دور
که اغلب از آن بهعنوان دعای باواسطه (Intercessory Praye r) یاد میشود
دعایی است که در جهت انجام چیزی همچون جلوگیری از حمله قلبی یا شفا یافتن
فردی انجام میشود.» در حال حاضر دکتر کروکوف یکی از مدیران پروژه دعای
MANTRA (Monitoring and Actualizatio- of Noetic Teachings)-- کنترل و
انجام آموزههای عقلی در دانشگاه دوک است و خانم سوزان کراتر که یک پرستار
باتجربه هست در مدیرت این پروژه به دکتر کروکوف کمک میکند. کروکوف
میگوید: «آموزههای عقلی به درمانهای مکملی گفته میشود که شامل عناصر
ملموس نیست. یعنی در این درمانها خبری از گیاهان دارویی، ماساژ یا طب
فشاری نیست. دستیابی به شفا هدف دعا درمانی است، اما سوالهای زیادی در
مورد این وجود دارد که شفا یافتن به چه معناست. در این زمینه بحثوجدلهای
فلسفی فراوانی وجود دارد. اما مفهوم اصلی این است که اگر دعا را به همراه
یک درمان استاندارد و دارای تکنولوژی بالا استفاده کنیم یا اگر باعث
برانگیختن یک نیرو یا انرژی معنوی شویم، آیا در حقیقت باعث احساس بهتر
مردم، شفای سریع آنها، ترخیص زودتر از بیمارستان، نیاز به قرصهای کمتر و
رنج کمتر خواهد شد؟» آقای رویال و 150 بیمار دیگر در مطالعه آزمایشی MANTRA
شرکت دارند. تمام این افراد از بیماری قلبی مزمن رنج میبرند و نیاز به
آنژیوپلاستی ضروری داشتند. دکتر کروکوف که آنژیوپلاستی در حالتی انجام
میشود که بیمار کاملا بیدار و هوشیار است و درنتیجه استرس ناشی از آن
میتواند تاثیرات منفی روی بدن بگذارد. از اثرات منفی استرس ناشی از این
روش درمانی میتوان به افزایش سرعت ضربان قلب، انقباض رگهای خونی، غلیظتر
شدن خون و دلمه بسته آسان آن اشاره کرد. اما دکتر کروکوف میگوید که اگر
بتوان با مداخلهای استرس را فرونشاند، میتوان از این اثرات منفی پس از
آنژیوپلاستی به نحو چشمگیری جلوگیری کرد. در این مطالعه آزمایشی، بیماران
به گروههای مختلفی شامل گروه کنترل، گروه لمس درمانی، گروه آرامسازی
استرس، گروه تصویرپردازی و گروه دعای دور تقسیم شدند. در گروههای لمس
درمانی، آرامسازی استرس و تصویری پردازی یک درمانگر کنار تخت بیماران
میآمد، اما در گروههای کنترل یا دعای دور خبری از درمانگر نبود. آقای
رویال و دیگر افراد گروه دعای دور نمیدانستند که کسانی در حال دعا کردن
برای آنها هستند. کروکوف میگوید: «نتایج اولیه تحقیق نشان داد که
گروههایی که یک درمانگر دارند با مزیتی مواجه هستند.»
کروکوف
و خانم کراتر اکنون در حال انجام مرحله دوم این مطالعه آزمایشی هستند. در
این مرحله 1500 بیماری حضور خواهند داشت که در 9 مرکز بالینی کشور تحت
آنژیوپلاستی قرار خواهند گرفت. در این مرحله بیماران بهطور تصادفی در چهار
گروه مختلف قرار میگیرند که این گروهها شامل موارد زیر هستند: 1) گروهی
که توسط گروههای مذهبی دعا میشوند؛ 2) گروهی که کنار تخت خود یک درمان
معنوی شامل تکنیکهای آرامسازی دریافت خواهد کرد؛ 3) گروهی که هم توسط
گروههای مذهبی دعا میشود و هم در کنار تخت خود یک درمان معنوی دریافت
میکند و4) گروهی که هیچیک از این درمانهای معنوی اضافی را دریافت
نمیکند. کروکوف میافزاید: «ما به دعا بهعنوان یک درمان جایگزین برای
آنژیوپلاستی نگاه نمیکنیم.» او اضافه میکند: «ما مردمی هستیم که تکنولوژی
بسیار بالایی داریم و در این تحقیق میخواهیم بفهمیم که آیا باید تمام
انرژی و علاقه خود را متمرکز به بررسی سیستماتیک طب دارای تکنولوژی بالا
کنیم یا آیا با تمرکز صرف روی طب دارای تکنولوژی بالا چیزهای دیگری را
نادیده خواهیم گرفت. هدف ما این است که دریابیم آیا بخشی از انسان را
نادیده گرفتهایم (یکچیز موردنیاز) که به کارایی بهتر طب دارای تکنولوژی
بالا کمک خواهد کرد؟» سپید
webmd