آنچه در رویکرد روانشناسی اهمیت دارد آن است که برخلاف دیدگاه عمومی، نبوغ صرفاً حاصل ضریب هوشی بالا یا کارکردهای ذهنی بسیار موفق نیست بلکه شرایط پرورش این پتانسیلها نیز در به ثمر رسیدن آن نقش اساسی دارد و این موضوع است که ما را به سوی اندیشه در زندگی نوابغی هدایت میکند که دارای ضعفها و کمبودهای فیزیکی و روانی بودهاند، افرادی که با هدفگذاریهای مناسب و تلاش به رویاهای خود جامه عمل پوشاندهاند.
شفا آنلاین:رابطه
نبوغ و بیماریهای جسمی و روانی و همچنین نقصعضو، مسالهای پیچیده همراه
با پرسش و تحلیلهای بسیار است. بنابراین در دیدگاههای مختلف پزشکی
،روانشناختی، اجتماعی میتوان آن را مورد بررسی قرار داد.به گزارش
شفا آنلاین:آنچه
در رویکرد روانشناسی<Psychological approach> اهمیت دارد آن است که برخلاف دیدگاه عمومی، نبوغ
صرفاً حاصل ضریب هوشی بالا یا کارکردهای ذهنی بسیار موفق نیست بلکه شرایط
پرورش این پتانسیلها نیز در به ثمر رسیدن آن نقش اساسی دارد و این موضوع
است که ما را به سوی اندیشه در زندگی نوابغی هدایت میکند که دارای ضعفها و
کمبودهای فیزیکی و روانی بودهاند، افرادی که با هدفگذاریهای مناسب و
تلاش به رویاهای خود جامه عمل پوشاندهاند.
پرسش
اساسی در این مطلب آن است که رابطه نبوغ و مکانیزمهای دفاعی که فرد در
زندگی خود بهکار میبرد چیست؟ در آغاز باید به این نکته پرداخت که
مکانیزمهای دفاعی چه رفتارهایی هستند؟
شخصیت
در دیدگاه روانکاوی دارای سه سیستم است :« نهاد» ، «خود» و«فراخود». نهاد
تابع اصل لذت ،« خود» مجری تفکر منطقی است و طبق اصل واقعیت عمل میکند و
فراخود شاخه قضایی و نقاد شخصیت و بیانگر ارزشها و آرمانهای جامعه و
والدین است .
مکانیزمهای
دفاعی آن دسته از رفتارهای بهنجار «خود» هستند که در شرایط دشوار و مقابله
با اضطراب توسط فرد بهکار گرفته میشوند و گرچه بهنجار هستند اما به شرط
آنکه تبدیل به سبک زندگی فرد نشده و باعث نشوند فرد از واقعیتهای زندگی
فاصله بگیرد، ارزش سازگارانه دارند. اضطراب علاوه بر آنکه اساس بسیاری از
بیماریهای روانی است ، پیامد بیماریهای جسمی و نقص عضو افراد نیز بهشمار
میرود که در چنین موقعیتهایی فرد را بهسوی استفاده از انواع این
مکانیزمها سوق میدهد.
جابهجایی،
یکی از مکانیزمهای روانی برای مقابله با اضطراب است. «یعنی یک راه برای
تخلیه تکانهها به وسیله جابهجا کردن آنها از موضوع تهدید کننده به هدف
امنتر» درهنر درمانی یعنی استفاده از هنر برای درمان بیماریهای جسمی و
روانی، از چنین کارکردهایی استفاده میشود. بهطور مثال در نقاشی درمانی
تکنیکی بهنام خط خطی کردن آزاد وجود دارد که فرد تشویق میشود، بدون توجه
به رسم یک شکل خاص، روی کاغذ یا بوم نقاشی با مداد یا قلم مو خط خطی کند.
بدین ترتیب انرژی به سمت یک هدف دیگرهدایت میشود. نوابغ بیمار نیز
میتوانند از این طریق، انرژیهای خلاق یا تواناییهای ذهنی یا جسمی خود را
پرورش داده و بر شرایط دشوار خود غلبه کنند.
درونفکنی
از دیگر مکانیزمهای روانی است که شکلهای مثبت آن، به صورت جذبکردن
ارزشهای والدین یا ویژگیها و ارزشهای درمانگر- به شرط آنکه به صورت
بیچون و چرا پذیرفته نشده باشند- مورد استفاده واقع میشود. بسیاری از
نوابغ، فراتر از بیماری خود، نظریه پردازان و هنرمندانی هستند که در
نظریهها و هنر آنها این ارزشها تجلی مییابد.
برخی
از نوابغ بهوسیله همانندسازی با نوابغ مورد علاقه خود یا افراد موفق
جهان، به پرورش ذهن و خلاقیتهای خود پرداختهاند و بسیاری از تلاشهای
جسمی و ذهنی خود را بر پایه همانندسازی با آنها قراردادهاند. همانند سازی
نیز یکی از مکانیزمهای دفاعی محسوب میشود.
نوابغی
را میشناسیم که کمبودها و ضعفهای خود را در یک زمینه با تلاش در زمینه
دیگر و موفقیتهای خارقالعاده در آنها جبران کردهاند. این موارد در افراد
دارای نقص عضو بیشتر دیده میشود. بدین ترتیب، طبق دیدگاه روانکاوی، جبران
نیز ازانواع مکانیزمهای روانی است که توسط نوابغ مورد استفاده قرار
میگیرد.
والایش،
مهمترین و سودمندترین مکانیزم دفاعی برای انتقال انرژی، از جمله انرژی
جنسی یا پرخاشگری حاصل از شرایط دشوار بیماران، بهسوی موضوعات مثبت و
تحسینبرانگیز است. بهطور مثال فعالیتهای ورزشی برای افرادی با
بیماریهایی که چنین ویژگیها یا سایر مشکلات را در بردارد، نه تنها
میتواند مفید واقع شود، بلکه موفقیتهای فوقالعاده ارزشمندی بههمراه
داشته باشد. معمولاً نوابغ هنری و ادبی از این مکانیزم سود بسیار میبرند.
نقش
درمانهای روانکاوانه در به ثمر رسیدن نبوغ در بیمارانی که پتانسیلهای
ذهنی و جسمی و اجتماعی رادارند. ایجاد آگاهی نسبت به این دفاعها و هدایت
آنها در مجرای درست است، تا از این رفتارها به بهترین وجه بهرهبرداری
شود.
البته
باید خاطرنشان کرد که شناخت تواناییها و ضعفهای افراد از دوران کودکی و
تشخیص درست و زودهنگام بیماریها، میتواند به پیدایش نبوغ یاری رساند،
چنانچه در مورد بسیاری از بیماریها ، پیشرفت علم موجب تشخیص تواناییها در
افرادی میشود که به علت ابتلا به یک بیماری، مورد بیمهری و طرد جامعه
واقعشده وزندگی آنها رنگ بیرنگی گرفته است. جامعه علمی در چنین مواردی
مسئول اطلاعرسانی است تا نبوغ، فقط یک پدیده آنی و خودبهخود تلقی نشود.سپید