شفا آنلاین:زار در جنوب ایران رسمی آیینی است که در طی مراسم به درمان بیمار میپردازند. تاکنون یک نظریه منسجم در مورد ریشه تاریخی زارهای خلیجفارس به دست نیامده است.
به گزارش شفا آنلاین:این مراسم تنها با یک بیمار و درمانگران متعددی که با اسامی بابازار و مامازار حضور دارند برگزار میشود. فرض درمانگران بر این است که علت بیماری نفوذ یکی از انواع باد است که در جسم بیمار راهیافته و او را بیمار کرده است.
زار به دو معنی است، نخست واژه زار به مراسم آیینی درمانی<Ritual treatment> اطلاق میشود و دوم اینکه زار یا باد معادل یکی از انواع باد شناخته میشود.
هر مرحله از مراسم زار نیاز به فضا و مکان خاصی دارد در ابتدای مراسم و جهت آماده کردن بیمار برای مراسم او را به مدت هفت شبانهروز قرنطینه میکنند. در این مرحله که حجاب خوانده میشود، بیمار را از چشم نامحرم، سگ و مرغ دورنگه میدارند و تنها کسی که با بیمار در ارتباط است، بابا یا مامای زار است. درگذشته، بیمار را در کپری نزدیک دریا نگه میداشتند، اما امروزه ساحل دریا چندان خلوت و مناسب این کار نیست. به همین دلیل اتاق مخصوصی در خانه بابا یا ماما را برای این کار در نظر میگیرند.
در
مرحله دیگری از مراسم، برای زیر کردن باد که در کله بیمار جا گرفته است،
بیمار را در فضای باز معمولاً زیر نخل روبهقبله قرار میدهند.
مراسم
درمان با اجرا موسیقی همراه است و مراسم از یک روز تا یک هفته ادامه
مییابد. نشانه درمان بیمار ”به زیر کشیدن" بادی یا به عبارتی ”رام کردن
باد" است. چنانچه باد به زیر کشیده نشود، بیمار برای همیشه از جامعه طرد
میشود، گویی که نفرینشده است و باید از او دوری کرد تا آسیبی نرساند.
زارها موجودات ماورایی و یا موجودات نامرئی هستند که بر اساس قدرت، نفوذ،
ویژگیها و خصوصیاتی دارند مردم بنا بر شناخت و تجربههای خود در طی سالها
در هر گروه بادهای متعددی بانامهای خاص میشناسند. بهعنوانمثال بلوچها
۱۵ نوع باد زار، ۵ نوع باد جن، ۲۲ نوع باد مشایخ و ۲ نوع دیو سپید و سیاه
میشناسند. درحالیکه مردم سواحل خلیجفارس بیش از ۷۲ نوع باد زار
میشناسند (ساعدی، ۱۳۴۵: ۶۲،۶۳، ۷۴، ۸۰، ۸۱، ۹۱).
جنوبیها بادها را بر اساس خصوصیات اخلاقی نیز تقسیمبندی میکنند: باد کور، باد وحشی، باد ناخالص، باد ناآشنا.
تسخیر
شدن انسان توسط باد در شرایط خاصی اتفاق میافتد. به دلیل ویژگیهای
متفاوت بادها فرایند تسخیر کردن انسان نیز متفاوت است و از بادی به باد
دیگر فرق میکند. یکی از سوالهایی که ذهن را به خود مشغول میکند این است:
چه علائمی در شخص تسخیرشده نمودار میشود؟ چگونه مردم متوجه میشوند که
این فرد دچار باد شده است؟ بیماری جسمی و یا روحی که علائم مختلفی دارد؛ که
اگر پس از مراجعههای متعدد پزشکان نتوانند او را درمان کنند، نزد با
بازار و مامازار میروند و از او طلب کمک نمودند. هدف از مراسم زار دعوت از
باد است. در این مراسم زار با واژههایی که توسط شخص تسخیرشده گفته
میشود، خود را بیان میکند و درنهایت اتحاد و تفاهمی بین زار و شخص
تسخیرشده به وجود میآید. در نوع دیگری از مراسم زار سعی میشود که به کمک
شیوههایی نیروهای ماورائی و غیرقابل رویت را از بدن شخص تسخیرشده
(بیمار) بیرون بیاورند زیرا این نیروها موجب آسیب و آزار روحی فرد میشوند؛
بنابراین مراسم میتواند برای اتحاد با باد باشد یا باهدف دفع باد برگزار
شود باد تعیینکننده نوع مراسم و نیز تعیینکننده نوع ارتباط است.
علائم
تسخیرشدگی در رابطه با نوع باد تفاوت میباید بهطور مثال تسخیرشدگی توسط
جن با تسخیرشدگی توسط زار کاملاً متفاوت است و نشانههای متمایزی نیز دارد.
فصل مشترک میان تمام بادها دچار شدن به بیماری جسمی ـ روحی و از بین رفتن
تعادل روحی ـ روانی شخص در پی تسخیرشدگی است. بهطورکلی مراسم به چهار صورت
است.
۱ـ مجلس زار سبک که در آن بیمار و سایر شرکتکنندگان بهنوعی به تجربه وجد آزادکننده میرسند.
۲ـ
مجلس زار عادی بهمنظور پیشگیری از حملههای ناگهانی بادها. این مجلس
همچون مجلس اول بیش از چند ساعت طول نمیکشد که معمولاً در شب اجرا
میشود.
۳ـ مجلس زار باهدف برقراری دوستی و اتحاد با بادی که شخص را تسخیر کرده است.
۴ـ چهارمین نوع مجلس زار باهدف دفع نیروهای شر و دفع باد است.
در
مواردی امکان دارد که باد بههیچوجه از در آشتی درنیاید و همواره با
کینهتوزی به اذیت و آزار شخص بپردازد و او را همچنان بیمارتر و زارتر
کند، در این صورت اگر پس از چند روز که پاسخی از باد شنیده نشد و
بهعبارتیدیگر بیمار در مجلس به حرکات رقصوار درنیامد، اعلام میکنند که
این فرد درمانناپذیر است و او برای همیشه از گروه آنها و از خانواده خود
طرد میشود و به کوه و صحرا پناه میبرد. هیچکس به او نزدیک نمیشود و همه
از او دوری میکنند و جز افراد نحس و بدیمن درمیآید؛ بنابراین اجرا مراسم
برای فردی که توسط باد تسخیرشده است همیشه عاقبت خوبی ندارد، زیرا ترس از
آنکه باد اعلام دوستی نکند و بهاصطلاح باد به زیر نیاید همواره وجود دارد،
ترس از طرد شدن و پیوستن به گروه طردشدگان ازجمله نگرانیهایی است که هر
بابازار یا مامازاری آن را تجربه میکند. بابازار یا مامازار مشهور و
پرآوازهای که بیش از ده باد را به زیر کشیده است و شهرتش تا آن سر بندر
پیچیده چنانچه توسط بادی تسخیر شود و در مجلس نتوانند باد را به زیر بکشند
یکشبه تبدیل به فردی طردشده میشود و همه را از دست میدهد. این ترس از
طرد شدن همواره در وجود هر یک از بابازارها و مامازارها وجود دارد.
ویژگیهای باد تعیینکننده نوع مراسم، ابزار موسیقی، زبان اوراد، رنگهای
مورداستفاده، حرکتهای بیمار و بابازارها و مامازارهای حاضر در مجلس، نوع
پذیرایی و نحوه اجرای مراسم است؛ مثلاً در مراسمی که نوع باد آن زار است،
دف نواخته میشود، زیرا زار به این ساز علاقهمند است و سازهای کوبهای
برای باد زار در نظر گرفته میشود. هر بادی از رایحه خاصی به شوق میآید.
زار نیز عاشق کُندر است. برای این باد کندر میسوزانند و بوی معطر کندر
تمام فضا را پر میکند، مریدان میگویند که زار عاشق عطر کندر است و نه هیچ
گیاه دیگری. قومیت زار آفریقایی است بنابراین اوراد به یکی از زبانهای
آفریقایی و با صدای بلند در حین اجرای مراسم به همراه حرکاتی موزون توسط
شخصی که از طریق زار تسخیرشده است، بیان میشود. در کتابها میخوانیم، باد
آفریقایی به زبان آفریقایی و باد عرب به زبان عربی و باد دیگری که
آفریقایی است و کهنسال و مذکر با صدای مرد کهنسال و به زبان آفریقایی
اوراد را میخواند و حرف میزند.
هنگامیکه
زار در بدنی حلول میکند، دیگر نه شخصی، نه بدنی، نه دهانی، نهحرفی، نه
حرکاتی و نه رقصی. همه زار میشود و در قالب زار بیان میشود. همه در قالب
زار باریشه آفریقایی، هندی، ایرانی و یا عربی خود را بیان میکنند. در
میانه غوغای مراسم زار، شخص تسخیرشده توسط زار، به ناگهان با صدای ابزار
کوبهای مانند دهل و دف بلند میشود، او سر از پا نمیشناسند، او آرامآرام
شروع به حرکاتی میکند. در این هنگام بابازار و مامازار میدانند که حرکات
متعلق به زار وی است. در این لحظه روی سر او پارچه مخصوص همان زار را
میاندازند و به زیر بینی او بخوردان میگیرند و او آن را استنشاق میکند.
هنگامیکه او را میبینی، او همچون اسبی است که شروع به حرکت میکند و بالا
و پایین میرود و پایکوبان به میانه مجلس میرود، بر زمین پای میکوبد و
به چپ و راست میپیچد و تاب میخورد و سپس با زبان یکی از قبایل آفریقایی
اورادی را با صدای بلند زمزمه میکند. این دیگر آن شخص تسخیرشده نیست، این
خود زار آفریقایی است که زبان آفریقایی زبان مادری او است. این زار است که
اوراد را میخواند، این زار است که میرقصد و این زار است که اینچنین
فعال و در میانه میدان ظاهرشده است. همانند اسبی میرقصد و این زار است که
صدای زیروبمها و تند و کند شدن دهل و دف را با حرکات، با اشتیاق و با شور و
شیفتگی خود بیان میکند.
یکی
دیگر از نکات قابل تاکید مسئله تولید و تکثیر بادها است. بادها صاحب فرزند
میشوند. جنوبیها میگویند، همیشه باد جدیدی هست، باد پشت باد میآید و
بازهم بادی دیگر درراه است که میآید. بادها دارای خانوادهاند. ازاینرو
بادها دارای فرزندان و نوادگان هستند. جنوبیها معتقدند اگر بادی به درون
شخص برود و او را تسخیر کند، این تسخیرشدگی تنها توسط یک باد نیست، بلکه
شخص توسط یک گروه خانوادگی (فرزندان و نوادگان باد) تسخیرشده است و رهایی
از دست این تعداد باد که نسلاندرنسل تکثیر میشوند، بهسختی روی میدهد و
گاه ناممکن است. بنابراین تسخیرشدگی نهتنها بهصورت عمودی از طریق
وابستگان و خویشان روی میدهد، بلکه بهصورت افقی نیز تحت تاثیر وابستگان
نسلهای دورتر قرار میگیرد.
مکان بادها
بادها
به گفته جنوبیها همهجا هستند، در سرتاسر کره زمین، در سطح تمام آبها و
در اعماق آب، خصوصاً در نقاط مرطوب مانند حمام، کانال آب و خزینههای
قدیمی. مریدان جنوبی زارها میگویند که بادها به برخی از انواع درختها
علاقه خاصی دارند، آنها در اوج گرمادوست دارند که در زیر سایه این درختها
بیاسایند. برخی از درختها ازاینقرار هستند: کُنار، لور، شیریش و انجیر
معابد.
بادها
ازنظر تسخیرشدگان بادها، گرفتار شدگان به بادها، بابازارها و مامازارها
در جنوب، موجوداتی واقعی با خصوصیات انسانی هستند برخی از آنها دلسخت و
برخی دلنازک، برخی خشمگین و برخی دیگر شوخطبع هستند. بابازارها و
مامازارها آنها را خوب میشناسند و به نام میخوانند. بابازارها و
مامازارها حتی رنگهای موردعلاقه، رایحههای موردنظر و نیز ابزار
موردتوجه آنها را خوب میشناسند و میدانند با چه نوای موسیقی میتوان
آنها را رام کرد و به زیر کشید، میتوان آنها را به اوج خلسه برد و
اورادی را بر زبان آنها جاری نمود.
یکی
از دشوارترین ویژگیهای بادها نامرئی بودن است، آنها میتوانند همهجا
حضورداشته باشند. بادها میتوانند در وجود افراد بروند و در قالب آنها
درآیند و تمام ذهن آنها را اشغال کنند. به گفته تسخیرشدگان باد، هر باد
تاریخچه زندگی خود را دارد که از این طریق حوزه قدرت آنها مشخص میشود.
قدرت باد در رابطه با تعداد افرادی است که توسط او تسخیرشده است و قدرت
بابازار و مامازار نیز در رابطه با تعداد بادهایی است که در او نفوذ و
آنها را تجربه کرده است.
رابطه
با باد در دو سوی طیف قرار میگیرد، یکسوی طیف رابطه مرید و مراد است که
در این حالت شخص عاشق باد میشود و در وجود او غرق میشود، آنسوی دیگر طیف
رابطه بر پایه ترس و وحشت است در این حالت فرد توسط باد تسخیر میشود و
باد او را مطیع و فرمانبردار خود میکند. تسخیرشدگی به معنای سرسپردگی یا
بیاختیاری و از دست دادن انتخاب است. در هر دو شکل فرد تسخیرشده ناگزیر از
اطاعت محض است، اطاعت یا از روی عشق و یا اطاعت به دلیل ترس و سلطهگری.
نکته این است که هرگاه بادی وارد بدن انسان میشود، برای او تجربهای
بازگشتناپذیر است، زیرا که درنهایت پس از اجرا مراسم او برای همیشه یکی از
افراد خانواده زار میشود. در این مورد او انتخابی ندارد، درواقع او
انتخابشده است که جزئی از خانواده زار گردد. زار هر ویژگی که داشته باشد
تاثیری در انتخاب شخص ندارد؛ بنابراین ترس و اطاعت محض سبب تغییراتی در فرد
میشود و این تغییرات منجر به شکلگیری بیماریهای جسمی، روحی ـ روانی و
جنون میشود.
ساز و آلات موسیقی که در این مراسم مورداستفاده قرار میگیرد عبارتاند از:
بچه نقاره: نقارهای کوچک است که همیشه با دنبالهای به نقاره بزرگ وصل است.
بُل کٌم: دهلی است کوچک و سبک.
پیپه: دهلی است بلند و یکطرفه که بیشتر در بازی شیخ فرج و لیوا به کار میرود.
تمبیره: که به آن تنبیره و تنبوره هم میگویند. سازی است مخصوص باد نوبان که مقدس است و هرکس نباید و نمیتواند آن را بنوازد.
جُره: دهل کوچک و سبکی است. بهاندازه ۲۵-۳۰ سانتیمتر طول دارد.
جینگ: دایره کوچکی که دورتادورش زنگوله بستهاند.
چَکو: دوتکه چوب که آنها را به هم میکوبند.
چین یاسه: علاوه بر اسم یکی از رازها، اسمیک ساز ضربی است که امروزه زیاد معمول نیست.
دایره: از سازهای ضربی معمول در انواع بازی است.
دهل دوسر: معمولترین ساز ضربی در انواع مجالس اهل هوا است و نوع دیگر آن را که بزرگتر است، «گپ دهل» میگویند.
دهل کسر: دهل کوچکی است که معمولاً وزن آهنگ را عوض میکند.
رحمانی: دهل بزرگ دوسری است که همیشه آن را از سه پایهای آویزان میکنند و از پایین تعدادی زنگوله به آن آویزان است.
زنگوله کمر: کمربندی است که زنگولههای ریز به آن بستهاند و در بعضی جاها که زار سرپا رقصیده میشود، مورداستفاده قرار میگیرد.
زَمَری: کرنای بزرگی است که صدای بم و بلندی دارد و به آن ساز متوری هم میگویند.
شیلینگ: دهل بسیار کوچکی است مثل دایره که دو جدارش را پوست کشیدهاند و دورتادورش سکه آویزان است.
عروس: دهل بسیار بزرگ دوطرفهای است، شبیه رحمانی ولی بزرگتر از آنکه با دو تا چوب میزنند.
کرنا: ساز بادی بزرگی است مخصوص بعضی بازیها ازجمله لیوا.
مَجول:
نزدیک ۸۰ تا ۱۰۰ عدد قاب گوسفند را سوراخ میکنند، بهوسیله موی بز به هم
میبافند، بهصورت تشکچه کوچکی درمیآوردند و موقع رقص به کفل یک نفر
میبندند. مجول مخصوص بازی نوبان است.
مودندو: دهل بزرگ یکسرهای است که معمولاً روی پایهای سوار میکنند.
نقاره: دهل مانند است و یکطرفه که روی زمین میگذارند و با دو تا چوب میزنند.
وقوف: دهل بزرگ یک سر مدوری است که در بعضی بازیها مخصوصاً در بازی شیخ فرج به کار میرود.
از
تمام سازهای مورداستفاده در این مراسم البته بهجز تنبیره نوبان در همه
مراسم دیگر از عروسی تا عزا استفاده میشود. با توجه به اینکه بادها
معمولاً افراد کمبضاعت را دچار میکنند و این افراد که بهویژه در جنوب
ایران همیشه در اکثریت هستند، وقتی دچار باد میشوند، نمیتوانند هیچ کاری
انجام دهند و از کار بیکار میشوند تا زمانی که مجلسی بگیرند و بادشان زیر
شود. درنتیجه این مراسم همیشه دوای درد اکثریت مردم منطقه بوده و معیشت
آنها بهنوعی به اجرای آن وابسته است. باید گفت دریا اصلیترین محل ارتزاق
مردم منطقه است و بادها، سوار بر موج به ساحل میرسند و در جنوب جاشویی
نیست که یک یا چند بار گرفتار بادهای موذی نشده باشد.
همچنین
این مراسم به دلیل جمعی بودن آن، باعث استحکام و عمق بیشتر مناسبات
اجتماعی شده است، چراکه درمان هریک از مبتلایان به حضور دیگری و جمع وابسته
است. اهل هوا هیچوقت مزاحمتی برای دیگران ایجاد نمیکنند و متقابلاً
دیگران هم مشکلی برای آنها پیش نمیآورند، چراکه ممکن است باد آنها به
دیگری منتقل شود.
در ماههای محرم، صفر و رمضان اهل هوا، مجلس نمیگیرند و بهاصطلاح میگویند که بادها بند هستند و کسی را هم اذیت نمیکنند.
منابع: بادهای کافر و دهل سه سر در خلیجفارس (مراسم آیینی درمانی زار): منیژه مقصودی
پژوهشهای انسانشناسی ایران، دوره دوم، شماره ۲
پاییز و زمستان ۱۳۹۱
سایت موزه مجازی میراث معنوی ایران
فرزانه قندریز
سپید