کد خبر: ۱۳۶۹۲۳
تاریخ انتشار: ۰۴:۴۵ - ۱۵ دی ۱۳۹۵ - 2017January 04
ما به دنبال هر فقدانی سوگواری می‌کنیم اما این مسئله بعد از دست دادن یک عزیز بسیار مهم‌تر است. ما غالبا برای کسی که مدت‌ها می‌شناخته‌ایم سوگواری می‌کنیم
شفا آنلاین:  سوگواری یک تجربه استرس‌زا ولی شایع است. دیر یا زود بسیاری از ما غم از دست دادن یک عزیز را تجربه می‌کنیم.


به گزارش شفا آنلاین:ما در زندگی روزمره کمتر به مرگ فکر کرده یا از آن صحبت می‌کنیم، شاید بدین دلیل که کمتر از پدربزرگ و مادر بزرگ‌هایمان با آن مواجه می‌شویم. برای آنها مرگ یک خواهر یا برادر، دوست یا اقوام یک تجربه متداول بچگی یا نوجوانی‌شان بوده است. امروزه برای ما این فقدان‌ها در سنین بالاتری اتفاق می‌افتد. بنابراین ما شانس چندانی برای یادگیری در مورد سوگواری، چگونگی آن، چه کارهایی بهتر است انجام شود، چه چیز طبیعی است یا چگونه آن را قبول کنیم، نداریم. علی‌رغم تمام اینها در نهایت ما باید با غم از دست دادن یک عزیز کنار بیاییم.

سوگواری
       ما به دنبال هر فقدانی سوگواری می‌کنیم اما این مسئله بعد از دست دادن یک عزیز بسیار مهم‌تر است. ما غالبا برای کسی که مدت‌ها می‌شناخته‌ایم سوگواری می‌کنیم. هر چند مردم به دنبال مرده‌زایی یا سقط جنین یا از دست دادن نوزادان یا بچه‌های کوچک نیز به همان شیوه سوگواری کرده و نیاز به همانگونه مراقبت و توجه دارند.

       در ساعات و روزهای اولیه به دنبال مرگ یک فامیل یا دوست نزدیک بیشتر افراد دچار بهت و شوک شده و نمی‌توانند آنچه را که اتفاق افتاده باور کنند. این قضیه حتی در مواردی که مرگ قابل انتظار هم بوده ممکن است پیش آید.

       این احساس کرختی یا بی‌حسی می‌تواند به نحوی در انجام تدارکات مربوطه مثل تماس گرفتن با اقوام و برنامه‌ریزی مراسم تدفین کمک کننده باشد. از سویی دیگر این حس غیرواقعی اگر به درازا بکشد، می‌تواند مشکل‌ساز باشد. دیدن جسد فرد مرده برای برخی می‌تواند قدم بزرگی در فائق آمدن براین مرحله باشد.

       برای بسیاری نیز مراسم تدفین و یادبود به قبول تدریجی واقعیت کمک می‌کند. دیدن جسد یا شرکت در مراسم تدفین اگر چه ممکن است سخت و دشوار باشد، از طرفی شیوه‌ای برای وداع با عزیز از دست رفته است. برخی این مراسم را خیلی دردناک یافته و ممکن است از آن اجتناب کنند. هرچند این خود می‌تواند باعث حسرت و پشیمانی عمیق در آینده شود.

       ولی این بی‌حسی به زودی رنگ باخته و یک حس وحشتناک بی‌قراری، دلتنگی شدید و جستجو برای عزیز از دست رفته جایگزین می‌شود. فرد سوگوار تمایل شدید برای یافتن عزیز از دست رفته احساس می‌کند، هر چند که به‌وضوح غیرممکن است. این امر باعث اختلال در استراحت و تمرکز شده و خواب مناسب را نیز ممکن است دشوار سازد. رویاهای درحین خواب می‌توانند خیلی ناراحت کننده باشند.

       برخی احساس می‌کنند هر جا که می‌روند عزیز از دست‌رفته‌شان را «می‌بینند»، در خیابان، پارک، خانه و هرجا که با هم اوقاتی را گذرانده‌اند. برخی در این مرحله دچار احساس خشم شده که می‌تواند نسبت به پزشــکان و پرستـــارانی که جلوی مرگ را نگرفته‌اند، یا نسبت به دوستان و اقوامی که به اندازه کافی اقدامی انجام نداده‌اند یا حتی نسبت به خود عزیز از دست رفته به خاطر مردن و تنها گذاشتن آنها باشد.

       احساس شایع دیگر حس گناه و تقصیر است. مردم در ذهـــن خود تـــمـــام آنچه را که می‌خواسته‌اند بگویند یا انجام بدهند مرور می‌کنند. حتی شاید به چیزهایی فکر کنند که شاید اگر طور دیگری انجام داده بودند ممکن بود مانع مرگ عزیز از دست رفته شود. البته مرگ معمولا ورای کنترل آدمی بوده و شاید لازم شود فرد سوگوار را نسبت بدین واقعیت یادآوری کرد. برخی وقتی عزیزشان به دنبال یک بیمای دردناک یا سخت فوت می‌کند احساس رهایی یا خلاص شدن می‌کنند که به نوبه خود ممکن است منجر به احساس گناه شود. این احساس راحتی و خلاصی طبیعی، قابل فهم و شایع است.

       این وضعیت بی‌قراری دو هفته اول پس از مرگ شدیـدتر بوده ولی به زودی با اوقاتی از غم، افسردگی، خلوت‌گزینی و سکوت جایگزین می‌شود. این تغییرات ناگهانی در احساسات می‌تواند باعث سردرگمی دوستان و اقوام شود ولی به هرحال بخشی از روند طبیعی سوگواری است.
سپید

منبع: کالج سلطنتی روان پزشکان انگلستان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: