بابک زمانی-رئیس انجمن سکته مغزی ایران
شفاآنلاین :دیروز سومین راننده تاکسی این تابستان را پس از یک ماه بستری از بخش مرخص کردیم. او در زمان بستری از سردرد به خود میپیچید و آهستهآهسته هوشیاریاش رو به کاهش میگذاشت!
مجاری خروج خون از مغز او به دلیل کمآبی و غلظت خون رو به انسداد گذاشته و
در نتیجه فشار داخل مغز رو به افزایش داشت. هنگام بستری بهشدت بیقرار
بود و نمیخواست بستری شود؛ شاید خانوادهای آن شب سر بیشام بر بستر
میگذاشت یا قسطی تا آخرین نوبت اخطار به تعویق میافتاد.
٦٠ساله بود و از
١٠ سال پیش به دنبال بازنشستگی از کار معلمی، به کار تاکسی روی آورده بود و
اینبار کارفرما یعنی خودش بسیار بیشتر از کارفرمای قبلی یعنی دولت
سختگیری میکرد؛
هفت روز هفته، روزی ١٠ ساعت! و اگر مثلا مسافر فرودگاه
امام میخورد حتی بیشتر! این بیمار با درمان و مراقبت مناسب با کمترین
عوارض بهبودی یافت، اما چند راننده تاکسی دیگر این تابستان به همین بیماری
مبتلا شده اما تشخیص یا درمان نشدند تنها خدا میداند! انسداد رگهایی که
خون را از مغز خارج میکنند یعنی ترومبوز سینوسی به دلیل تأثیراتی که
هورمونهای زنانه بر انعقاد خون میگذارند عمدتا بیماری خانمهاست و آقایان
زمانی مبتلا میشوند که نوعی اختلال ارثی باعث انعقاد خون غیرطبیعی شود
بنابراین اگر مردی در سنین میانه بدون هیچ سابقهای از انعقاد خون در
گذشتهاش، دچار ترومبوز سینوسی شود باید شرایط محیطی آنقدر دشوار شده باشد
که ابعادی فراتر از تصور و به بیانی اساطیری مثل مصیبتهایی که در
اسطورهها از آن یاد میکنند، پیدا کنند.
این جعبههای آهنی سیار که از پشت
داشبوردهایشان دیو تنوره میکشد با پنجره بسته، هرم انبوه نفسها آدم را
خفه میکند و با پنجره باز، دود خفقان میآورد، کولرهایشان یا خراب است یا
صرف نمیکند! با آن ساعتهای طولانی زیردست آن کارفرمای سختگیر مخارج و
اقساط و تعارفات! گویی تمام مرزهای تحمل بشر را درنوردیده و بیماریهایی
میآفرینند که در شرایط متعارف بههیچعنوان امکان بروز ندارند! سایر انواع
معمولتر سکته مغزی در سیستم سرخرگی هم که به دلایل معمولتری مثل فشار
خون و دیابت و چربی خون و مصرف قلیان پدید میآیند طبیعتا در چنین شرایطی
احتمال بروز بیشتری پیدا میکنند و مهم اینکه نقش رانندگی تاکسی در شهر
تهران زیر عوامل دیگر پوشیدهمانده به چشم نمیآید!
انجمن سکته مغزی ایران
درباره خطر سکته مغزی در رانندگان تاکسی در تهران و شهرهای بزرگ عمیقا
احساس نگرانی کرده و نسبت به خطر انواع مختلف این بیماری در این قشر زحمتکش
به تمام مؤسسات ذیربط از ادارات مربوط به بهداشت محیط کار گرفته تا
شهرداری و اتحادیه تاکسیرانان و... هشدار میدهد و درخواست میکند برای
بهبود این وضع بدون آنکه با بخشنامههایی دستوپاگیر تنها کار و زندگی را
برایشان دشوارتر کنند تمهیداتی بیندیشند که حداقل آن بخش که رسما به کار
تاکسیرانی اشتغال دارند -و طبیعتا ميتوان آن را كنترل كرد- تسهیلاتی برای
دریافت بهترین اتومبیلها دریافت کنند و به این بهانه محدودیتی هم برای آن
گروه مردم که بهناچار مسافرکشی را به عنوان کسبی حلال در گذران امورشان
برگزیدهاند پدید نیاید! انجمن هنرمندان و رسانهها را دعوت به پیگیری این
درخواست ملی کرده و از جامعه دعوت میکند ترتیبی بیندیشد که سیستم حملونقل
شهری آبرومند و راحت شده تا کسی هم در این ارابههای مرگبار قربانی
جابهجایی مردم نشود!