کد خبر: ۱۱۳۶۹۲
تاریخ انتشار: ۰۶:۴۵ - ۰۸ تير ۱۳۹۵ - 2016June 28
شفا آنلاین.اجتماعی>کار کودک دیر زمانی است که به عنوان عاملی مهم در نقض حقوق کودکان، حقوق اساسی کارگران و حقوق بشر و نیز مانعی بزرگ بر سر راه رشد و توسعه ملی شناخته شده است. در دهه‌های اخیر، جامعه بین الملل استانداردهای مهمی برای چگونگی تعریف کار کودک و اولویت بندی‌های لازم برای ریشه کن کردن آن وضع کرده است.
به گزارش شفا آنلاین،  سه کنوانسیون مهم بین المللی «کنوانسیون حداقل سن کار کردن» مربوط به سازمان جهانی کار در ۱۹۳۷ ، «کنوانسیون بدترین شکل‌های کار کودک» مربوط به سازمان جهانی کار در  ۱۹۹۹ و «کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد» در کنار هم موانعی حقوقی برای کار کودک تعیین و نیز مبنایی حقوقی برای اقدامات ملی و بین المللی علیه کار کودک ایجاد کرده‌اند.

در سال ۲۰۰۶، شش سال پس از آنکه کنوانسیون شماره ۱۸۲ سازمان جهانی کار به مرحله اجرا درآمد، موسسان این سازمان هدفی را برای ریشه کن کردن بدترین اشکال کار کودک تا سال ۲۰۱۶ تعیین کردند و «نقشه راه» برای رسیدن به این هدف در کنفرانس جهانی کار کودک در لاهه (۲۰۱۰) تصویب شد. اولویت‌های سیاست‌گذاری شناسایی شده در این نقشه راه تصویب و اجرای قوانین در سطح ملی، آموزش و کارورزی و توجه به بازارهای کار و حمایت اجتماعی می‌شوند.

در این گزارش حمایت اجتماعی به مثابه بخشی از یک سیاست واکنشی گسترده در قبال کار کودک در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت. حمایت اجتماعی هم اکنون به عنوان ضرورتی اقتصادی و اجتماعی شناخته می‌شود که به توسعه پایدار، رشد فراگیر و انسجام اجتماعی کمک می‌کند.

کاهش کودکان کار به ۱۶۸ میلیون نفر در سال ۲۰۱۲

آخرین بررسی‌های بین‌المللی سازمان جهانی کار در مورد کار کودک حاکی از آن است که در فاصله سال‌های۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ شمار کودکان کار در سراسر جهان تا حدود ۳۰ میلیون نفر کاهش یافت. با وجود چنین پیشرفتی، در پایان آن دوره، کماکان بیش از ۲۱۵ میلیون کودک کار وجود داشت که بیش از نیمی از آنان به کارهای پرخطر اشتغال داشتند. از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ شمار کارگران کودک ۵ تا۱۴ ساله از ۲۱۵ میلیون نفر به ۱۶۸ میلیون نفر رسید. این کاهش در دوران رکود اقتصاد جهانی رخ داد در حالی‌که می‌توانست خانواده‌های آسیب پذیر درگیر فقر را  بیش از پیش در چرخه فقر گرفتار نماید اما برآیند اقدام‌های گسترده سیاستگذاران و مداخله گری قانون گذارانه و سیاست‌گذاری‌های جدی در حوزه آموزش و حمایت‌های اجتماعی منجر به کاهش کار کودک در سطح جهانی شده است.

چرا حمایت اجتماعی؟

بیانه‌های منتشر شده اخیر مربوط به سیاست‌های سازمان ملل متحد، گروه جی، «سازمان های همکاری و توسعه اقتصادی»، کمیسیون اروپا، یونیسف و بانک جهانی نشان از توافق بین المللی فزایندهای در مورد اهمیت حمایت اجتماعی در رشد و توسعه جامعه دارند. نقش کلیدی حمایت اجتماعی در رشد و توسعه را «طرح تامین حداقل حمایت های اجتماعی» هم دریافته است که در آن بسیاری از دفاتر سازمان ملل متحد و دیگر آژانس‌های چند جانبه، شرکای توسعهای و سازمانهای غیر دولتی بین‌المللی و دیگر آژانسهای چند جانبه، شرکای توسعه‌ای و سازمانهای غیر دولتی بین‌المللی به طور مشترک به حمایت از راهبردهایی فراگیر برای تضمین دسترسی به کمک‌ها و خدمات اجتماعی ضروری می‌پردازند.

این راهبردها شامل خدماتی هستند مانند خدمات بهداشتی – درمانی، آموزشی و تحصیلی، مسکن، آب رسانی، تسهیلات بهداشت عمومی و بهداشت محیط و سایر خدماتی که در سطح بین‌المللی به عنوان کمکهای اجتماعی، چه نقدی و چه غیر نقدی و اعتباری، تعریف شده‌اند تا امنیت در درآمد، امنیت غذایی و تغذیه کافی و مناسب را تضمیین کنند و تسهیلات بیشتری را به خدمات ضروری اجتماعی اختصاص دهند. با این حال علی رغم نقش و کارکرد محوری حمایت اجتماعی، تا تحقق یافتن آن برای اکثریت غالب جمعیت جهان، هنوز راه درازی در پیش است. طبق برآورد سازمان جهانی کار، عملاً تنها ۲۰ درصد از جمعیت جهان و خانواده‌هایشان که در سن کار هستند، دسترسی به ملزومات یک حمایت اجتماعی همه جانبه دارند.

در این گزارش به ارزیابی نقش حمایت اجتماعی و بویژه حداقل حمایتهای اجتماعی مورد نیاز برای مبارزه با کار کودک می‌پردازیم. در اینجا تمرکزمان بر ابزارهای حمایت اجتماعی است که بنا بر نظریه‌ها از منظر کار کودک حائز اهمیت‌اند: برنامه‌های انتقال نقدی و غیر نقدی، برنامه‌های مربوط به اشتغال عمومی، محافظت از سلامت جامعه، حمایت اجتماعی از افراد دارای معلولیت، ایجاد امنیت در درآمد و تامین معاش در سنین بالا و حمایت از بیکاران.

۱-کمک های مالی به خانواده‌های دارای فرزند

امروزه در بسیاری از کشورها، برنامه‌های کمک مالی نقدی و غیر نقدی نقش مهمی را در تآمین حداقل حمایت‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. این برنامه‌ها ممکن است مشروط یا غیر مشروط باشند، به این معنی که ممکن است لازم باشد خانواده‌ها در ازای بهره مند شدن از مزایا، وظایفی را عهده دار شوند و ممکن است که این مزایا بدون در نظر داشتن نوع فعالیت هر یک از افراد خانوار، در اختیار همه قرار گیرد. برنامه های انتقال برای خانواده‌ها و کودکان، از جمله پشتوانه‌های اساسی امنیت اجتماعی است و شواهد قابل توجهی در تایید این قضیه وجود دارد که برنامه‌های انتقال تاثیری روشن و مثبت بر پیشرفت بشر، کمک به مصرف و تثبیت الگوی مصرف و کمک به انسجام و پیوستگی اجتماعی دارند.

تجارب متنوع در کشورهای مختلف حاکی از آن است که اجرای برنامه های انتقال برای خانوارهای آسیب‌پذیر به آن ها کمک می‌کند بر محدودیت‌های منابع فائق آیند و متعاقب آن، با توجه به این «تاثیر درآمد» میزان کودکان کار نیز کاهش یابد اما عواملی وجود دارد که ممکن است از کارایی طرح های انتقال نقدی بکاهند. به عنوان مثال شاید مبلغ این کمک‌ها در آن حدی نباشد که بتواند منجر به تغییرات رفتاری در خانواده‌ها شود. مشکلات ناشی از کمبود منابع و امکانات مالی خانوادهها، بویژه کمبود تسهیلات آموزشی و تحصیلی، ممکن است مانع از آن شود که خانواده ها تصمیم بگیرند کودکانشان را به جای فرستادن به سرکار، به مدرسه بفرستند.  

فرایند انتقال هزینه‌ها نیز ممکن است این کارایی را تحت‌الشعاع قرار دهد. این موضوع که آیا افراد ذینفع، برای ذخیره دارایی خود به موسسات مالی و خدماتی همچون بیمه و اعتبارات بانکی دسترسی دارند یا خیر؟ بر میزان این کارایی تاثیرگذار است. اما مورد دیگری که ممکن است تاثیر انتقال هزینه‌ها را با مشکل مواجه کند، میزان استفاده از این انتقالات برای حمایت از سرمایه گذاری خانوارهادر زمین، دامداری، راه اندازی شرکت ها یا کسب و کارهای کوچک و...است، که به موجب آن فرصت های بیشتری برای استفاده از کودکان در امر تولید در خانواده به وجود می‌آید.

۲-انتقال‌های نقدی غیر مشروط

طرحهای انتقال نقدی غیر مشروط از جمله ابزارهایی ست که هم به صورت جداگانه و هم به عنوان بخشی از راهکارهای جامع حمایت اجتماعی، برای خانوارهای آسیب پذیر، مورد استفاده قرار می گیرد. این طرح و برنامه ها شامل اشکال گوناگون کمک هزینه‌های ویژه برای حمایت از کودکان، پرداخت مستمری به خانواده ها، مددرسانی‌های اجتماعی بر حسب نیاز ها و حقوق و مزایای بازنشستگی هستند.

۳-انتقال نقدی مشروط

انتقال‌های نقدی مشروط، به خانواده های آسیب پذیری ارائه می‌شود که اعضای آنها به الزامات رفتاری خاصی پایبند باشند. شرایط رفتاری اغلب درحوزه بهداشت و سلامت (مثلاً معاینات پزشکی و حضور در سمینار های مربوط به سلامت) یا آموزش و تحصیل(مثل حضور منظم کودکان در مدرسه) است. هدف برنامه‌های انتقال نقدی مشروط، هم کاهش فقر درآمدی کنونی خانواده‌ها(از طریق مزایای نقدی) و هم کاهش احتمال یا میزان فقر در آینده (از طریق در نظر گرفتن شرایط رفتاری مرتبط با سرمایه‌گذاری در نیروها و سرمایه‌های انسانی) است. این برنامه‌ها که ابتدا تنها محدود به کشورهای آمریکای لاتین بود، اکنون در حال گسترش یافتن به سایر کشورهای رو به توسعه در سرتاسر جهان است.

با نگاهی به نتایج ذکر شده در کشورهای مختلف به این جمع بندی می رسیم که به نظر می‌رسد برنامه‌های انتقال نقدی مشروط به طور کلی میزان کار کودک را کاهش می دهند. با این حال روشن است که آن تاثیر از یک موقعیت و یک برنامه به موقعیت و برنامه دیگر تفاوتهای چشمگیری پیدا می‌کند.

برنامه‌های کمک نقدی مشروط همچنین در جذب کودکان به مدرسه نیز موفق عمل کرده‌اند.  

۴-برنامه‌های مکمل انتقال نقدی مشروط

برخی برنامه‌ها، چارچوب های اولیه برنامه های نقدی مشروط را گسترش می دهند و بدین ترتیب در ساختار انگیزش خانواده ها نسبت به کار کودک تغییراتی پدید می آوردند. به عنوان مثال در برنامه نیکاراگوئه، کمک هزینه ای جهت سرمایه گذاری در بخش تولید به خانواده ها تعلق گرفت تا بتوانند فعالیتهای جدیدی غیر از فعالیتهای کشاورزی انجام دهند و از آن راه معیشت خود را بگذرانند. یک مطالعه در این زمینه نشان از آن داشت که این عامل افزوده در برنامه، تاثیر برنامه بر کار کودک را به شکل چشمگیری کاهش داده است. چرا چنین نتیجه‌ای حاصل می شود؟ این امکان وجود دارد که کمک هزینه‌ای که به منظور سرمایه گذاری به خانواده ها تعلق گرفته، رویکردهای موجود را نسبت به پدیده کار کودکان تغییر داده باشد؛ مثلاً این که کودکان می‌توانند در تجارت جدیدی که عاید خانواده‌ها شده، مشغول کار شوند و نقش سودآوری ایفا کنند.

در برخی موارد، کمک های نقدی مشروط با دیگر برنامه‌های حاشیه‌ای تلفیق می شوند تا چگونگی تاثیر آنها بر رویکرد خانواده‌ها نسبت به پدیده کار کودکان، مورد بررسی قرار بگیرد. به عنوان مثال در برنامه هندوراس، برخی از محلات علاوه بر دریافت  کمکهای نقدی مشروط، از تسهیلات آموزشی و سلامت نیز برخوردار شدند. ترکیب این برنامه با انتقال‌های مشروط، به کاهش قابل توجه کار کودک انجامید. این در حالی بود که برنامه انتقال نقدی مشروط به تنهایی تاثیر چندانی در کاهش کار کودک نداشته‌اند. از جمله دلایل حصول چنین نتیجه‌ای می توان به این نکته اشاره کرد که فراهم آوردن تسهیلات آموزشی محلی، باعث کاهش و چه بسا حذف هزینه‌های مربوط به رفت و آمد به مدرسه می شود و بنابراین هزینه‌های  تقریبی مربوط به آموزش را کاهش می دهد.

۵-انتقال غیر نقدی مشروط 

در این نوع انتقال که از ابزارهای حمایت اجتماعی کاملاً مرتبط با کار کودک هستند به جای انتقال نقدی، کمک های غیر نقدی در اختیار خانواده ها قرار می گیرد، به شرط آنکه خانواده ها برخی ملزومات رفتاری را رعایت کنند. در اینجا به بررسی تاثیر دو نوع از برنامه های کمکهای غیر نقدی مشروط بر کار کودک میپردازیم: برنامه‌های «بن های تحصیلی» و «غذا برای تحصیل».

بن های تحصیلی بخشی از هزینه تحصیل در مدارس دولتی یا غیر انتفاعی راکه دانش آموزان یا والدینشان انتخاب کرده اند را تامین می کنند. از آنجا که این حواله تنها در صورت ثبت نام دانش آموز به وی تعلق می گیرد، بنابراین دریافت آن مشروط به حضور کودک در مدرسه است.  

برنامه «تغذیه برای تحصیل» طرح «تغذیه در مدرسه» و «جیره غذایی برای خانه» را شامل می‌شود. برنامه تغذیه در مدرسه یک وعده غذایی دانش آموزان (معمولا صبحانه یا ناهار) را در مدرسه تامین می نماید و بنابراین خود به خود برای برخورداری از این برنامه‌ها یک شرط تحصیلی-آموزشی می‌گذارند.  

جیره غذایی برای خانه معمولاً نسبت به تغذیه در مدرسه شامل حجم غذای بیشتری است و به شرط حضور کافی کودکان در مدرسه، میان والدین دانش آموزان توزیع  می شود. شواهد بسیاری در کارند مبنی بر مزایای مهمی که برنامه های غذا برای تحصیل به همراه دارند- هم از لحاظ بهبود وضعیت سلامت و تغذیه کودکان و نوجوانان و هم از لحاظ افزودن بر میزان ثبت نام آنها در مدارس و حضور منظم شان در سر کلاسها.

بررسی‌های متعدد و گسترده‌ای که در زمینه طرح‌های انتقال نقدی صورت گرفته حاکی از آن است که این طرح‌ها به طور کلی در کاهش میزان کار در میان کودکان مثمرثمر بوده اما میزان این تاثیر بسته به نوع و محل اجرای برنامه متفاوت بوده است. شایان ذکر است که هیچیک از این برنامه ها در حذف و از بین بردن پدیده کار کودک موفق نبوده و باید بر این نکته تاکید کرد که برنامه های انتقال نقدی به تنهایی نمی توانند سیاست واکنشی کاملی درقبال کار کودک باشند.

۶ـ طرح‌های انتقال وجه تحت چه شرایطی موثرتر جلوه کرده اند؟

بخش عمده ای از مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهد کاهش این پدیده در میان کودکانی با پیشینه فقر بیشتر، چشمگیرتر بوده است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که طرح‌های انتقال نقدی هنگامی که با تسهیلات دیگری در زمینه سلامت، تحصیل یا آموزش پس از مدرسه همراه باشد، تأثیری دو چندان خواهد داشت. از سوی دیگر، برخی از یافته ها نیز نشان می‌دهد هنگامی که طرحهای انتقال برای تأمین سرمایه برای مشاغل تولیدی- سودآور خانوادگی استفاده می شوند، از تأثیر آنها بر کار کودک‌ کاسته می‌شود. دلیل این می‌تواند تولید فرصت های جدید برای اشتغال کودکان درکارهای خانوادگی باشد. هیچ رابطه مشخصی میان میزان انتقال (با توجه به درآمد خانوار) و میزان تغییر در کار کودک مشاهده نشده است. ضمناً این پرسش همچنان مطرح است که آیا مشروط بودن این برنامه های انتقال نقدی، بر میزان کارایی این برنامه ها در کاستن از کار کودک تاثیر می گذارد یا خیر؟.

شواهد حاصل از انتقال های غیر نقدی مشروط نشان می دهند که این شکل از برنامه‌ها در برخی از موارد می توانند به کاهش کار کودک منجر شوند، اما مدارکی‌که تاکنون در این زمینه به دست آمده اند محدودتر از آنند که بتوانند تعمیم یابند و به نتیجه‌های مشخصی درباره‌ی تاثیرگذارترین و کارآمدترین انواع طرح و برنامه‌های کمک‌های غیرنقدی در مبارزه علیه کار کودک، یا درباره‌ی کارایی نسبی کمک‌های غیرنقدی و نقدی در کاستن از میزان کار کودک بیانجامند.  

۷-برنامه‌های استخدام عمومی

 هدف اغلب برنامه های استخدام عمومی، اشتغال زایی برای افراد بزرگسال خانواده ها و در درجه دوم کمک به ترمیم زیر ساخت های عمومی و گسترش خدمات اولیه است. هر دو هدف ذکر شده در کاهش اتکای خانواده ها به کار کودکان مثمرثمر هستند.  برنامه‌های استخدام عمومی را می توان به عنوان بخشی از طرحهای حمایت اجتماعی یا طرحهای مربوط به اشتغال، توسعه داد. همچنین بمنظور مشغول شدن کارگران غیر ماهر یا کم تجربه به کارهای مختلف، آموزش ضمن خدمت را در برنامه گنجاند یا با ارائه‌ منابع و کمک‌های دیگر، از آسیب پذیری خانواده‌های فقیر بکاهند. این برنامه‌ها می توانند خانواده‌هایی را که نان آور آنها شغل خود را از دست داده، تحت حمایت موقت قراردهند و به کارگران کمک کنند تا در حرفه‌های فصلی (حرفه هایی که تنها در برخی فصول سال رونق دارند) کسب درآمد کنند. برنامه‌های استخدام عمومی در حال تبدیل شدن به عنصر اصلی و مهم نظامهای تامین اجتماعی در بسیاری از کشورها از جمله اتیوپی، غنا، هند، کنیا و آفریقای جنوبی هستند.

از دیدگاه کار کودک باید دو نکته مهم را در طراحی برنامه های استخدام عمومی مد نظر قرار داد:

اول اینکه مسلماً کودکان نباید در این طرح مشارکت کنند و دوم اینکه کودکان نباید عهده دار شغل قبلی پدر یا مادر خود شوند و کارهای دشوار خانه را به دوش بگیرند.  بررسی برنامه استخدام عمومی در اتیوپی و هند حاکی از آن بود که این نوع از حمایتهای اجتماعی می توانند کار کودک را در میان گروه‌های از کودکان کاهش دهند. با این وجود و علیرغم محبوبیت فزاینده این برنامه ها نزد دولت ها و همچنین سرمایه گذاران، تنها معدودی از این برنامه‌ها از منظر کار کودک مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند در حالیکه کسب اطلاعات بیشتر در این حوزه برای هدایت روند طراحی برنامه‌ها به منظور مقابله با تاثیرات نامطلوب آنها بر کودکان بسیار ضروریست.

 توصیه می‌گردد برنامه‌های استخدام عمومی به صورتی طراحی شوند که تضمین نمایند کودکان به هیچ وجه ‌در ازای مشارکت والدین شان در این برنامه ها، در شغل قبلی والدینشان جایگزین نمی‌شوند و یا کارهای خانه را بر عهده نمی گیرند.

۸-محافظت از سلامت جامعه

حوادثی که سلامت افراد را شدیداً به خطر می اندازد- آسیب دیدگی هایی که منجر به ناتوانی‌ها و معلولیتهای جسمی می شوند، بیماریهای حاد و مرگ های زود هنگام- همگی ضربه‌هایی مهلک و مخرب هستند و یکی از مهمترین عوامل آسیب پذیری اقتصادی خانواده های کم درآمد در کشورهای در حال توسعه محسوب می شوند. به مخاطره افتادن سلامتی افراد از دو طریق خانواده‌ها را تحت فشار قرار می دهد:

-کاهش درآمدزایی افرادی از خانواده که دچار ناتوانی ها و یا معلولیتهای جسمی شده‌اند

-تحمیل هزینه‌های درمانی پیش بینی نشده بر خانواده‌ها

سالانه ۱۰۰ میلیون نفر در نتیجه هزینه‌های مالی سلامت فقیر می‌شوند

بیش از نیمی از هزینه های بهداشت و درمان در کشورهای کم درآمد باید از جیب خود مردم پرداخت شود و این بدان معناست که خطر بیماری خطر فقر را هم در پی دارد. سازمان بهداشت جهانی چنین برآورد کرده است که سالانه ۱۰۰ میلیون نفر در نتیجه هزینه های مالی مربوط به سلامت یا نیاز به پرداخت هزینه برای خدمات درمانی، دچار فقر می شوند. رابطه بین بیماری و فقر رابطه ای دو سویه است، به این ترتیب که   خانواده‌های فقیرتر معمولاً در محیط هایی با استانداردهای پایین بهداشتی زندگی و کار می کنند و مجبورند غذاهایی با ارزش غذایی پایین بخورند. ارتباط متقابل میان بیماری و فقر می‌تواند بر شدت فقر بیافزاید.

رابطه میان آسیب‌های ناشی از بیماری و کار کودک کاملا روشن است. هنگامی که بیماری یا مصدومیت، نان آور اصلی خانه را ناتوان و خانه نشین می کند و خانواده ناچار است هزینه های درمانی فرد بیمار را تقبل کند، اتکای خانواده به کودک و کار وی بیشتر  می شود. در چنین شرایطی، کار کودک همچون اقدامی حفاظتی و پیشگیرانه در برابر تاثیرات شوک‌های وارده بر خانواده از جمله به مخاطره افتادن سلامتی عضوی از خانواده، عمل می کند.

پژوهشهای انجام شده در این زمینه تاثیری بر صحت ادعای فوق است. به عنوان مثال در توگو، در سال۲۰۱۰تقریباً یک پنجم کودکان کشور متعلق به خانواده هایی بوده‌اند که دچار ضربه های ناشی از شوک های مرتبط با بیماری یا معلویت عضوی از خانواده شده‌اند، این شوک ها منجر به افزایش چشمگیر کار کودک شده‌اند. در زامبیا نیز پس از نقص عضو یا مرگ یکی از اعضای خانواده، میزان کار تمام وقت کودکان در خانواده های کم درآمد تقریباً ۹ درصد افزایش یافته است. در هر دو مورد فوق الذکر، مشکلات ناشی از بیماری یکی از اعضای خانواده، به کاهش حضور کودکان در مدرسه و به خطر افتادن آینده آنان در ارتباط بوده است.

بنابراین ناگفته پیداست که راهکارهای حمایت از سلامت جامعه که به منظور مرتفع کردن مشکلات اجتماعی و زیان های مالی ناشی از ابتلا به بیماری ها ارائه می شود، مستقیما با تلاش هایی که برای مبارزه با کار کودک انجام می‌شوند در ارتباط هستند. مطالعات صورت گرفته در زمینه ارزیابی تأثیر بیمه درمانی بر کار کودکان در گواتمالا «برنامه شناخت کار کودک» نشان می داد احتمال کار کودکان متعلق به خانواده هایی که در آنها دست کم یک نفر (اغلب سرپرست خانوار) تحت حمایت بیمه درمانی قرار دارد، حداقل تا ۴.۵ درصد کاهش می یابد. حتی هنگامی که متغیرهای درآمد و تحصیلات والدین در این میان ثابت در نظر گرفته شده باشند. پژوهشگران معتقدندکه موضوع بیماری در خانواده بسیار مهم و تأثیرگذار است، آنها دریافتند ۱۵ درصد از شرایطی که خانواده های گواتمالایی تجربه کردند مستقیما با وضعیت سلامتی آنان مرتبط بوده و دیگر انواع شوک ها نیز تا حدودی تحت تأثیر عوامل مرتبط با سلامتی افراد خانواده قرار داشته است.

شواهد موجود حاکی از آن است که گسترش دامنه محافظت از سلامت جامعه مستقیماً با تلاش ها برای مبارزه علیه کار کودک رابطه ای مستقیم دارد. مطالعات در زامبیا و توگو نشان میدهند که خانواده ها می توانند با افزایش قابل توجه در استفاده ازکار کودک، به شوک های ناشی از مخاطره افتادن سلامتی یکی از اعضای خانواده واکنش نشان دهند، این بدان معناست که کار کودک در این خانواده ها همچون اقدامی حفاظتی و پیشگیرانه در برابر تاثیرات شوک های وارده بر خانواده هایی است که سلامتی عضوی از خانواده به مخاطره افتاده است.

۹-حمایت اجتماعی از افراد دارای معلولیت

خانواده‌هایی که افراد معلول دارند، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی، جزء آسیب پذیرترین قشر جامعه محسوب شده و بسیاری از آنان از فقر شدید رنج می برند. رابطه بین فقر و ناتوانی جسمی، رابطه ای انکار ناپذیر است. معلولیت، توانایی کارکردن و کسب درآمد را به خطر می اندازد، علاوه بر آن این دسته از افراد با هزینه های اضافی برای تامین مخارج و تجهیزات پزشکی هم روبرو هستند. همچنین ممکن است دیگر اعضای خانواده ی این افراد  نیز مجبور شوند برای مراقبت از فرد معلول در خانواده، از کار درآمدزا صرف نظر کنند.

افراد معلول، علاوه بر آسیب پذیری اقتصادی، از مشکلات «پنهان» دیگری از جمله تبعیض و دیگر اشکال محرومیت های اجتماعی رنج می برند. برای کودکان معلول، محرومیت اجتماعی ممکن است به شکل دوری از تحصیل یا انزوا در کنج خانه جلوه کند. مطالعات نشان می‌دهد که در کشورهای در حال توسعه میزان فقر چند بعدی در    خانواده هایی که فرد معلول دارند در مقایسه با دیگر خانواده ها بسیار بیشتر از     خانواده های دیگر است.

همچنان شواهد بسیاری وجود دارد که بر ارتباط میان معلولیت، فقر و کار کودک تاکید دارند.  آسیب پذیری اجتماعی و اقتصادی ناشی از معلولیت های جسمی می تواند اتکای خانواده ها را بر کار کودکانشان افزایش دهد. بررسی‌های انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان می دهد کودکانی که در خانواده های دارای فرد معلول زندگی می کنند بیشتر در معرض کار کودک در درون یا بیرون خانه قرار دارند. مجموعه ی گسترده ای از تدابیر و برنامه ها برای حمایت های اجتماعی وجود دارند که به کمک آنها می توان آسیب پذیری خانواده ها را هم در نتیجه ناتوانی های جسمی کوتاه مدت و معلولیت های بلند مدت، مورد توجه قرار دهند.

۱۰-امنیت در درآمد در دوران پیری

براساس توصیه نامه شماره ۲۰۲سازمان بین المللی کار، حداقل حمایت های اجتماعی باید تضمین کننده حداقل امنیت در درآمد تعریف شده در سطح ملی برای افراد مسن باشد. اشاره به افراد مسن در تعیین حداقل حمایت های اجتماعی در سطح ملی، کاملاً منطقی به نظر میرسد زیرا این افراد به دلیل ازدست دادن توانایی درآمد زایی، کاهش سلامت جسمانی و دیگر مسائل مربوط به دوران سالخوردگی بیشتر در معرض خطر فقر یا عدم امنیت در درآند قرار دارند. علاوه بر آن، پوشش برنامه های مربوط به حقوق و مزایای بازنشستگی در کشورهای کم درآمد جمعیت بسیار اندکی را تحت پوشش خود دارند.

شاید رابطه میان تضمین درآمد در سنین سالخوردگی و پدیده کار کودکان، در نگاه اول چندان واضح به نظر نرسد، چرا که ممکن است چنین فرض شود که میان نیازهای افراد جوان و پیر، هم‌پوشانی چندانی وجود نداشته باشد. اما امروزه تعداد خانواده هایی که اعضای سالخورده سرپرستی آنها را به عهده دارند و اعضای سالخورده خانواده نیز به همراه کودکان زیر یک سقف زندگی می کردند، قابل توجه می باشد. مثلاً در بوتسوانا، مالاوی، نامیبیا، آفریقای جنوبی، تانزانیا و زیمبابوه ۵۰تا۶۰درصدکودکانی و نوجوانان یتیم با پدربزرگ و مادربزرگ شان زندگی می کنند. درچنین خانواده های چند نسلی، میزان امنیت در درآمد در سنین بالا می‌تواند نقش مهمی در امنیت اقتصادی کل خانواده ایفا کند.

از این مبحث چنین بر می آید که امنیت در درآمد در سالمندی می‌تواند ارتباط مستقیمی با کار کودک داشته باشد. اما آیا کودکان خانواده های چند نسلی که به حقوق و مزایای بازنشستگی یا طرح و برنامه های مشابه دسترسی دارند، نسبت به کودکانی که در این خانواده ها هستند و تحت پوشش چنین برنامه هایی قرار ندارند، کمتر در معرض خطر کار کودک قرار می گیرند؟ بررسی این موضوع در کشورهایی که این نوع برنامه ها را ارائه کرده اند می تواند در پاسخ به این پرسش ما را یاری دهد. مطالعه تجربه دو کشور آفریقای جنوبی و برزیل نشان داده اند که تامین هر چه بیشتر امنیت در درآمد برای کهنسالان می تواند به کاهش کار کودک منجر شود.

تخصیص حقوق و مزایای بازنشستگی به خانواده های دارای سالمند، تاثیر قابل توجهی بر زندگی کودکان و آسیب پذیری آنها در مقابل کار کودک دارد. این نتیجه در شواهد به دست آمده از مطالعات انجام شده در آفریقای جنوبی و برزیل و هم نتایج حاصل شده از مطالعاتی در دیگر کشورها که ارتباط میان حقوق بازنشستگی را با پیشرفت وضعیت آموزشی و تحصیلی کودکان بررسی کرده اند، اثبات شده است. طرح و برنامه های بازنشستگی یا اقدامات و تدابیر مشابه، به تأمین حداقل حمایت های اجتماعی برای سالمندان کمک می کنند و آنها را یاری می رسانند تا مشکلات ناشی از دوران پیری را به حداقل برسانند. اما مزایای چنین طرح و برنامه هایی از افرادی که مستقیماً ذی نفع هستند بسیار فراتر می رود، در خانواده های چند نسلی، که در کشورهای رو به توسعه تعدادشان زیاد است، سطح امنیت در درآمد در دوران سالمندی می تواند نقشی کلیدی در تامین اجتماعی کل خانواده از جمله کودکان و نوجوانان آن ایفا کند.

۱۱-حمایت از بیکاران

بیکاری ناخواسته یکی دیگر از دلایل آسیب پذیری خانواده ها در کشورهای در حال توسعه است. هنگامی که دسترسی به بیمه سلامت و مراقبت‌های بهداشتی با اشتغال مرتبط است، کارگرانی که از کار بیکار می شوند (و نیز خانواده هایشان)، نه تنها شغل خود و در پی آن، درآمد خود را از دست می دهند، بلکه همزمان با آن، استطاعت پرداخت هزینه های بهداشتی – درمانی را در هنگام نیاز نیز از دست می دهند. بیکاری در کشورهای فقیر به شکلی متفاوت جلوه می‌کند، در این کشورها که اغلب افراد مجبورند برای بقای خود دست به کارهای گوناگون بزنند، مشکلات کاری و استخدامی بیشتر در نیمه بیکاری ها، دستمزدهای پایین و شرایط شغلی ناگوار نمود می یابند تا در بیکاری محض. اما حتی در کشورهای کم درآمد هم بیکاری، به ویژه در مناطق شهری رو به رشد، چالشی فزاینده است.

اینجا نیز رابطه این مقوله با کار کودک روشن است. هنگامی که یکی از اعضای خانوار کار خود را از دست می‌دهد، خانواده ناچار است به عنوان راهبردی مقابله ای به کار کودک متوسل شود.  شواهد و مدارک بدست آمده از کشورهای گوناگون حکایت از آن دارد که هرگاه سرپرست خانوار شغل خود را از دست بدهد، خانواده ها از کار کودکان بعنوان راهکاری برای جبران موقعیت به وجود آمده بهره می گیرند. این نتایج گویای اهمیت حمایت از بیکاران برای مقابله با پدیده کار کودک است.

هدف برنامه های حمایت از بیکاران، جایگزین کردن دست کم بخشی از درآمد از دست رفته است تا به این ترتیب فرد  ذینفع بتواند در طول این دوره گذار تا زمان اشتغال بعدی، از حداقل استانداردهای زندگی برخوردار باشد. برنامه های محافظت از بیکاران می توانند با تامین نیازهای    خانواده هایی با سرپرست بیکار، تا حد زیادی از وابستگی خانواده ها به کار کودک بکاهد. البته این را هم باید گفت که تا به امروز هیچ مطالعه ای مستقیماً به رابطه برنامه های حمایت اجتماعی از بیکاران و یا دیگر برنامه‌های حمایت شغلی از بیکاران و پدیده کار کودکان نپرداخته است.

اثرگذاری حمایت اجتماعی در مبارزه با پدیده کار کودک

از شواهد ارائه شده در این گزارش چنین برمی آید که حمایت اجتماعی در مبارزه با پدیده کار کودک، از اهمیت بسزایی برخوردار است. ابزارهای حمایت اجتماعی که افراد را در مقابل پیامدهای اقتصادی، رویدادهای مختلف و وقایع احتمالی زندگی بشر از جمله بیماری، معلولیت، بیکاری و سالخوردگی حمایت می‌کند، می تواند مانع از افزایش پدیده کار کودکان شود.

کمک‌های نقدی ابزاری برای حمایت اجتماعی است که بیش از دیگر ابزارها از زاویه کار کودک به آن پرداخته شده است. شواهد گسترده  موجود درباره  کمک‌های نقدی نشان می‌ دهند که این برنامه ها مسلماً کار کودک را کاهش می‌دهند، اگر چه میزان این تاثیرگذاری از یک برنامه و یک مکان به مکان دیگر به شدت متغیر است.

برنامه‌های کمک نقدی ویژه هنگامی موثر واقع می‌شوند که عملاً در دسترس کودکان، خانواده‌ها و جوامع فقیر قرار بگیرند و نیز هنگامی که با مداخلات تکمیلی مرتبط با تامین امکانات و منابع آموزشی کودکان همراه شوند. از سوی دیگر، شواهد حاکی از آن است که در مواردی که این کمک‌های نقدی در فعالیت‌های درآمدزای سودآوری مانند خرید املاک و دام، یا سرمایه گذاری در راه‌اندازی شرکت‌ها یا کسب و کارهای کوچک سرمایه گذاری می‌شوند، ممکن است از تاثیرگذاری شان بر کار کودک کاسته شود؛ زیرا سرمایه گذاری‌هایی از این دست فرصت‌های شغلی تازهای برای کودکان فراهم میکنند تا در فعالیتهای تولیدی و اقتصادی سودآور برای خانواده مشارکت کنند.

بر اساس گزارش دبیرخانه شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی، برنامه‌های حمایت از سلامت جامعه و طرح اعطای مستمری بازنشستگی به سالمندان، در برخی نقاط، کاهش میزان کار کودکان را در پی دارد. همچنین مطالعات نشان دادند که شوکهای ناشی از بیکاری و معلولیت با کار کودک مرتبط هستند و این امر حاکی از اهمیت برنامه‌های محافظت از بیکاران و برنامه‌های حمایت اجتماعی از افراد دارای معلولیت در راستای تلاش‌هایی است که برای مبارزه با کار کودک انجام می‌شوند و سرانجام آنکه برخی شواهد اولیه نشان می‌دهند که برنامه‌های استخدام عمومی می‌توانند کار کودک را کاهش دهند، گرچه بر این نکته نیز تاکید شده است که توجه ویژه به انگیزه های مرتبط با کار کودک در طراحی برنامه‌ها بسیار حائز اهمیت است.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: