شفا آنلاین>اجتماعی>حوادث> ماجرا به بهمن پارسال برمیگردد؛ درست از زمانی که نوجوان ١۶ ساله دچار کابوسهای شبانه شد و روزبهروز افسردهتر شد.
به گزارش
شفا آنلاین، از همان زمان بود که
خانواده این نوجوان سعی کردند دلیل مشکلات روحی که برای پسرشان بهوجود
آمده بود را دریابند اما این پسر مهر سکوت بر لبانش زده بود و حرفی نمیزد
تا اینکه به خاطر فشارهای روحی از ناحیه دست دچار رعشه شد. پزشکان اعلام
کردند که این علایم ناشی از فشار روانی است. هیچکس نمیدانست که این پسر
قربانی چه سرنوشت شومی شدهاست تا اینکه او را نزد یک روانشناس بردند و
درنهایت راز یک جنایت سیاه فاش شد.
نوجوان ۱۶ ساله در توضیح اتفاق گفت: «با
پسر متجاوز در بیتالک آشنا شده بودم. او ادعا میکرد که در یک باشگاه
ورزشی کار میکند و به واسطه شغلش میتواند برایم بلیت استخر بگیرد. همین
باعث ارتباط بیشتر ما شد و هر روز با هم چت میکردیم. در این مدت سعید خیلی
از خودش تعریف میکرد و میگفت اگر با کسی رفیق شود، برایش سنگ تمام
میگذارد.
من هم کمکم به او اعتماد کردم و به اصرار سعید با هم قرار
ملاقات گذاشتیم. سعید میگفت تاریخ بلیتهایی که برایم تهیه کرده است،
میگذرد و هرچه زودتر باید همدیگر را ببینیم تا بلیتها را به من بدهد.
برای همین با او حوالی جنوب غرب تهران قرار ملاقات گذاشتم. وقتی سر قرار
رفتم او مرا به یک باشگاه ورزشی برد. داخل آنجا شدم که در نهایت با هم به
یک اتاقک رفتیم. وقتی در را قفل کرد متوجه نقشهاش شدم ولی دیگر دیر شده
بود. سعید میخواست به من تجاوز کند و من راه فراری نداشتم. او میگفت اگر
حرفی بزنی برایت دردسر درست میکنم. برای همین با تهدید چاقو مرا مورد آزار
و اذیت قرار داد. من که شوکه شده بودم هیچ راه فراری نداشتم تا اینکه سعید
از اتاق بیرون رفت و من هم تصور میکردم الان از این اتاق آزاد میشوم ولی
چند دقیقه بعد دو پسر دیگر وارد اتاقک شدند. آنها هم با زور ضرب و شتم
مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند. من از ترس زبانم بند آمده بود و از شدت
ترس نمیدانستم چه کنم. آن دو نفر که رفتند، این بار نفر چهارم به اتاق آمد
و او هم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن رهایم کردند و سعید
تهدید کرد که اگر به کسی حرفی بزنم آبرویم را همه جا میبرد. من هم از
خجالت ترسیدم به کسی حرفی بزنم.»
پس از اظهارات این پسر، به دستور بازپرس جنایی ماموران اداره شانزدهم پلیس
آگاهی تهران تحقیقات خود را برای دستگیری متهمان پرونده آغاز کردند. متهم
در بازجوییها به این تجاوز اعتراف کرد. با اعتراف متهمان، آنها در اختیار
ماموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند و تحقیقات از آنها
ادامه یافت. این درحالی است که شاکی به پزشکی قانونی معرفی شد تا میزان
صدماتی که به او وارد شده بررسی شود.
حاشیه امن برای متجاوزان درست نکنیم امیر محمود حریرچی/ جامعهشناس
ما
در شرایطی زندگی میکنیم که تعریفی از روابط سالم به ویژه روابط سالم جنسی
نداریم و روی خیلی از مسائل اسم گناه را میگذاریم. وقتی ما نتوانستیم
مسائل جنسی را در جامعه تعریف کنیم و به کودکانمان آموزش دهیم، همین موضوع
باعث شده که به مسائل جنسی یک جنبه خشونت داده شود و آزاری که از این بابت
به طرف مقابل میرسانیم، باعث شده که خیلیها مبتلا به بیماریهای جنسی
شوند. در رابطه با این نوع تجاوزها آن هم به کسی که همجنس است، باید بگویم
که متاسفانه قبحش ریخته شده چرا که هنوز مجازات سنگینی در مملکت برای تجاوز
از هر نوعی نداریم. ما از کنار تجاوز میگذریم. نمونهاش ناظمی که در
آموزش و پرورش به شاگردانش تجاوز کردهبود و برخوردی که با این داستان شد
در نهایت این بود که گفتند این بچهها با میل شخصی به این رابطه وارد
شدهاند. همین الان که من راجع به این موضوع صحبت میکنم، آزار میبینم که
چرا سیستم مملکت ما باید به گونهای باشد که وقتی از معاون آموزش و پرورش
داستان را پیگیری میکنیم، جواب بدهد که بررسیها نشان دادهاست که میل
شخصی بودهاست.
در حالیکه اگر مثل بیشتر کشورها اشد مجازات را برای
متجاوزها، حالا فرقی نمیکند که همجنس باشد یا جنس مخالف، قرار بدهند
میتوان از بروز چنین حادثههایی پیشگیری کرد. شما چند مورد تا حالا
شنیدهاید که در بحث تجاوز به اشد مجازات محکوم شدهباشند؟ مساله اینجاست
که ما اطلاعرسانی نمیکنیم و جوانان را آگاه نمیکنیم. رسانه ملی ما باید
در باره چنین مواردی صحبت کند.
در حالیکه رسانه ملی به این بهانه که قبح
مساله ریخته میشود و خلاف اخلاق است درباره چنین مسائلی سکوت میکند.
متاسفانه مساله تجاوز جز خط قرمزهای بسیار بد در کشور است. به جای صحبت
کردن درباره فریبهایی که در رابطه با مسائل جنسی اتفاق میافتد و توضیح و
بررسی آن، سکوت میشود. رسانهها باید روی این قضیه کار کنند. یکی از
آسیبهایی که متاسفانه بسیار رایج و به همان اندازه پنهان است، بحث تجاوز
جنسی است. باید این مساله کارشناسی و بررسی شود. باید فردی که فریب خورده
در صورت رضایت و نه اینکه بازیچه قرار بگیرد و به صورت آکتور وسط قرار
بگیرد، بیاید و توضیح بدهد که چه مسیری را طی کردهاست. فردی که مورد تجاوز
قرار میگیرد، آسیب روانی بسیار شدیدی میبیند و نیاز به خدمات طولانی مدت
از نظر روانی دارد که آرام شود. به خاطر اینکه این موضوع را خط قرمز قرار
دادهایم و تابو است، کسی هم که مورد تجاوز قرار میگیرد حاضر نیست جلو
بیاید و راجع به این موضوع صحبت کند.
این آدمها نیاز به کمک دارند. حتی کسی
هم که متجاوز است و این کار را انجام دادهاست باید از نظر روانی مورد
بررسی قرار بگیرد و اگر معلوم شود که این تجاوز عمدی و تکراری است باید در
مجازاتش تاثیر بیشتری بگذارد. در رابطه با تجاوز ما برای متجاوز حاشیه امن
ایجاد کردهایم. فرد متجاوز میبیند که موردهای دیگری از تجاوز اتفاق
افتادهاست و مردم به خاطر حفظ آبرویشان سکوت کردهاند یا اگر مطرح شده،
تجاوز را به میل شخصی نسبت دادهاند.
همینها یک حاشیه امنی برای بیماران
جنسی و مازوخیستها ایجاد کردهاست که بتوانند هر کار دلشان میخواهد انجام
دهند. اگر قانون برخورد درستی با اینها داشته باشد و مجازات سنگینی
برایشان در نظر گرفته شود و رسانهای هم بشود، بیمار جنسی و متجاوز هم به
فکر میافتد. برای متجاوزان و بیماران جنسی ارتباط با پسران خطر کمتری دارد
تا دختران. بنابراین احتمال رفتن به سراغ پسربچهها هم بسیار زیاد است.
باید به نوجوانان آگاهی داده شود که فریب نخورند. متاسفانه اخیرا خودکشی در
میان نوجوانان زیاد شدهاست. اگر پیگیری شود ممکن است بخش عمدهای از این
خودکشیها به خاطر تجاوز باشد. قربانیان به لحاظ روانی آسیب شدیدی میبینند
و برخی از آنها که توان و طاقت زیادی ندارند، دست به خودکشی میزنند.