حتی دوست دارید بپرسد چرا در روزهای گذشته آرام بودهاید و چه چیزی شما را آزار میدهد. این جرقه کافی است تا از تمام احساساتی که در این ماهها به شما هجوم آورده صحبت و ذهنتان را آرام کنید.
در واقع بیشتر افراد دوست دارند شرایطی امن داشته باشند تا بتوانند نگرانیها و استرسهای خود را بیرون بریزند. راه پیدا کردن محبوبیت دردل دیگران این است که به طرف مقابل نشان دهید میتوانید این فضای امن را برایش مهیا کنید.
او را آزمایش کنید
طرف مقابلتان را بیازمایید و بگذارید او هم شما را بیازماید. کمتر چیزی است
که بیش از حقهبازی و دورویی موجب انزجار افراد از یکدیگر شود یعنی وقتی
که حس میکنیم کسی قابل اعتماد نیست، خیلی زود روابط خود را با او قطع
میکنیم.
محبوبیت ما زمانی افزایش مییابد که در بین مردم به این صفت معروف شویم که پیوسته در فکر امتحان دادن و امتحان کردن معاشران خود هستیم. اشخاص دلشان میخواهد که دیگران مرتب آنها را بیازمایند البته چندان مطبوع نیست که حس کنید کسی دارد در خفا رفتار، کردار و گفتارتان را بررسی میکند.
مردم معمولا از کسانی بدشان میآید که به آنان بدگمان باشند و در معاشرت جانب صراحت را رعایت نکنند، حال آنکه اگر بدانند که داریم آزمایششان میکنیم به ما علاقهمند شده و به محبوبیت ما افزوده میشود.
به همین دلیل نیز باید از اشخاصی باشیم که ظاهر و باطنشان یکی است زیرا چنین اشخاصی از هر امتحانی سربلند درمیآیند.
نباید در دسترس باشید
دیوید لیدمن، متخصص رفتارشناسی میگوید: هرچه بیشتر با فردی ارتباط داشته
باشید، آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. چندین مطالعه دیگر نیز نشان
داده که تماس مداوم با یک چیز ما را نسبت به آن علاقهمندتر میکند.
(تنها زمانی این نظریه درست نیست که واکنش اولیه ما به آن منفی باشد) بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کنارهگیر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید.
در عوض به دنبال بهانههایی بگردید که بتوانید با او باشید. اما این تنها راهحل نیست زیرا تماسهای مکرر بعد از مدتی میتواند باعث دلزدگی شود بنابراین درست زمانی که مطمئن شدید او را به خود علاقهمند کردهاید و محبوب شدهاید، به تدریج معاشرت خود را کم کرده و کمتر در دسترس قرار گیرید.
این کار را تا زمانی که رابطه شما به دلیل مشکلی دچار بحران شود، ادامه دهید.
او را آزاد بگذارید
پروفسور دن نیوهارت میگوید: مردان اطمینان دارند که شخصیتشان بعد از
ازدواج هیچ تغییری نمیکند. به او نشان دهید که شما نمیخواهید شخصیتش را
تغییر دهید، با این کار ثابت میشود که شما او را همانطور که هست، قبول
دارید. با این کار به او حس آزادی میدهید.
اصلا برای طرف مقابل محدودیت ایجاد نکنید. اغلب افراد از محدود شدن متنفرند بنابراین، محدودیت ایجاد نکنید. با این کار او احساس بهتری نسبت به شما پیدا میکند.
شباهتها معجزه میکنند
خودتان بهتر میدانید افراد با خصوصیات متضاد جذب یکدیگر نمیشوند.
ما همواره در جستوجوی شباهتهای میان خود و شریک زندگیمان هستیم. اغلب ما ترجیح میدهیم با کسانی دوست نشویم که چندان شباهتی با ما ندارند یا اینکه اگر با آنها دوست هم شدیم خیلی معاشرت نکنیم، پس قاعدتا هیچگاه عاشق کسی که خیلی با ما متفاوت است، نخواهیم ماند.
مهم این است که بتوانیم عاشق کسی بمانیم و گرنه عشقهای یکی، دو روزه ارزش چندانی ندارند.
جالب است بدانید تنها شباهتهای اخلاقی و شخصیتی ما نیست که حائز اهمیت است، هرگاه شما با فردی که از لحاظ ظاهر شبیهتان باشد، آشنا شوید، احتمال آنکه وی شیفته و دلباخته شما شود، چهار برابر بیشتر میشود.
به او احساس حمایت بدهید
بیشتر افراد در مواقع سختی به یک پشتیبان نیاز دارند. در صورتی که شما برای
طرف مقابل نقش یک حامی و پشتیبان را داشته باشید برایش رضایتبخش است و حس
خوبی به او منتقل میکنید.
نباید در برابر او بیتفاوت باشید پس از هرگونه کمکی دریغ نکنید. همچنین به او برای کسب انرژی دوباره و متعهد بودن در کارهایش فرصت دهید.
دادن حس خوب را فراموش نکنید
تا آنجا که برایتان مقدور است از تشویق طرف مقابل خودداری نکنید چون وقتی
او را به خودش خوشبین میکنید او به شما نیز خوشبین میشود.
روشنتر بگوییم وقتی که مرتب از دیگران انتقاد کنید بالاخره به جایی میرسید که آنها را به خودشان بدبین میکنید و این بدبینی سرانجام به خود شما بازمیگردد و به محبوبیتتان لطمه میزند. این طبیعت بشر است که از آدمی که بهشدت از او انتقاد کند، خوشش نمیآید.
به او نگاه کنید
دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر هستند، ۷۵درصد از زمانی را که گفتوگو
میکنند، به یکدیگر نگاه کرده و هنگامی که فرد ناخواندهای میان صحبتشان
وارد میشود، آهستهتر روی از یکدیگر برمیگردانند. در گفتوگوهای
معمولی، افراد ۳۰ تا ۶۰درصد از وقت را به نگاه کردن به یکدیگر اختصاص
میدهند.